(مواد زائد آشپزخانه مانند پوست خیار یا پوست سیب زمینی که باآب آمیخته و به خوک می خورانند) آشغال آشپزخانه oor Engels

(مواد زائد آشپزخانه مانند پوست خیار یا پوست سیب زمینی که باآب آمیخته و به خوک می خورانند) آشغال آشپزخانه

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

swill

verb noun
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
میگفت که او فقط میخواسته از روی سطل آشغال جلوی آشپزخانه بپرد.
I believe that we as parliamentarians can contribute to the progress of this country into the next millenniumMIZAN MIZAN
نصف آشپزخانه را میز کاری اشغال میکرد که پر از پارچه بود.
You want to see their faces every night?You want to be a killer?MIZAN MIZAN
با توجه به این که او قبلا یک طرف میز آشپزخانه را اشغال میکرد کام لا مشخص بود که در مدتی کوتاه بیش از اندازه چاق شده است.
What man has a better claim to his place?MIZAN MIZAN
و وقتی بالاخره غش کرد، جایی برای خواباندن او پیدا نشد مگر میز آشپزخانه. همه تختخوابها، صندلیها و نیمکتهای خانه توسط مجروحان اشغال شده بود.
I' m still thereMIZAN MIZAN
در نیمههای شب سهشنبه طی یک عملیات جنونآسا، بیست و یک مرد زیر سی سال که فقط به کاردهای آشپزخانه و ابزار تیز دیگر مسلح بودند، تحت فرماندهی مستقیم خود آئورلیانو، پادگان نظامی شهر را به طور غافلگیرانهای اشغال کرده،
Okay, everyone, team upMIZAN MIZAN
5 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.