(کشتی های بادبان دار) پشت (کشتی را) به باد کردن (to wear a ship هم می گویند)
cast
(کشتی رانی : جهت یا مسیر یا طرفی که از باد دور باشد) پشت به باد oor Engels
(کشتی رانی : جهت یا مسیر یا طرفی که از باد دور باشد) پشت به باد
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
lee
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
حالا پسرجان پشت به باد!
Mind you, I' m not sure he' il be able to see youMIZAN MIZAN
نیز چنانکه گویی آن محل خاص آخرین برخورد فقط مرحلهای از سفر پشت به باد او بود،
That is great.Just greatMIZAN MIZAN
استاب فریاد زد: قربان مستقیم پشت به باد میرود، به خط مستقیم از ما دور میشود.
I like to sit down in the sidewalkMIZAN MIZAN
طرف پشت باد رگبار نرمی میبارد، چه پشت به باد دلچسبی!
So how come you stopped painting?MIZAN MIZAN
همان طور پشت به باد، قربان.
Subcutaneous or intravenous useMIZAN MIZAN
مثل پیش، قربانامستقیم پشت به باد.
Okay, Ottawa #, do we have anything on these guys?MIZAN MIZAN
تو، فلاسک بیشتر پشت به باد برو!
It' s my ball and I want itMIZAN MIZAN
اما اهب از وضع پشت به باد خود استفاده کرد
I need you guys to get alongMIZAN MIZAN
در نقطهای وسط صخره، پشت به باد نشسته، شطرنجش روی چمن، جلویش قرار گرفته و مهرهها را مینگرد.
Helene is a bit too shy to do it herself, isn' t that so Helene?MIZAN MIZAN
پس تو به راه خود برو، من به راه خود میروم. حرکت! بادبانها بالا! پشت به باد!
Let me nevertheless stress that it is for Member States to take the final decision.MIZAN MIZAN
چون شفق فرود آمد، وال هنوز پشت به باد پیش میرفت و دیده میشد.
Member States shall communicate to the Commission the text of the main provisions of national law which they adopt in the field covered by this DirectiveMIZAN MIZAN
پشت به باد! وال سفید به آن طرف میرود.
I thought that that was amusing.That way?MIZAN MIZAN
شراعهای آن، این سوی و آن سوی گرد میچرخیدند، کشتی به طرف باد و پشت به باد حرکت میکرد،
Hopefully it was licked before it was stuck downMIZAN MIZAN
ریسمانهای به هم پیچیده را دنبال خود کشید و به سرعت منظم مسافر پشت به باد به راه خود ادامه داد.
Easing restrictions under the CSA program could make it more attractive to importers.MIZAN MIZAN
همان روز استپان در انبار با خونسردی بیرحمانهای زن تازه عروسش را بر سینه وشکم و پشت به باد کتک گرفت
No!- Keep breathingMIZAN MIZAN
بنابراین رسم متداول آن است که همه شراعها را فرود آورند و سکان را به حال سکون و پشت به باد بگذارند
Please, God, let me out of here!MIZAN MIZAN
با بادبانهای فرعی بر دامنه آنها افزود و به سرعتی نظیر بالهای دو مفصله مرغ ماهی خوار پشت به باد دنبال موبیدیک را گرفت.
Everybody at that party could be charged for possession of an illegal substanceMIZAN MIZAN
همه پارو بها به کار افتاد، و در حالی که قایق اهب پیشاپیش قایقهای دیگر بود با سرعت آب را میشکافتند و مستقیم پشت به باد پیش میرفتند.
Sex antagonism, I guessMIZAN MIZAN
چون قایق تنها مانده شراع خود را بر ضد باد که رو به شدت میرفت افراشت، اندکی بعد هم به فشار پارو بهای بلند و هم با فشار پرده شراع پشت به باد شتافت.
I went straight to David' s roomMIZAN MIZAN
پشت آسیا باد به ساقههای خشک ذرت برمیخورد و صفیرمیکشید.
So how ' bout you and I just figure this out right nowMIZAN MIZAN
دوبار پشت سرهم تشبيه به باد ؟
Of Cape hake (shallow-water hake) (Merluccius capensis) and of deepwater hake (deepwater Cape hake) (Merluccius paradoxusOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
اما چون دنبال کردن شکار به طرف پشت باد افتاده بود،
He must see how dear to the hearts of the Romans, of us all...... he is and has beenMIZAN MIZAN
و در پناه آن شترها را در کنار هم، طوریکه پشت آنها به طرف جریان باد قرار میگرفت، خواباندیم.
DefinitionsMIZAN MIZAN
کنی و رزاف شارن به اتاقک پشت داده بودند باد گرمی که زیر چادر میپیچید به پس گردنشان میخورد و پارچهی بالای سرشان را به خر خر و ترقترق در میآورد
so we can stay together?MIZAN MIZAN
بارن خود را به شیشه پنجرهها میکوبید، تو گویی روحی خشمگین در وجودش بود،و باد از پشت سر به آن یورش میآورد؛
Back up, back up, back up!MIZAN MIZAN
58 sinne gevind in 8 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.