(کشتی کوچک نور افکن دار که در جاهای خطرناک لنگر می اندازد تا راهنمای کشتی های عابر باشد) قایق راهنما oor Engels

(کشتی کوچک نور افکن دار که در جاهای خطرناک لنگر می اندازد تا راهنمای کشتی های عابر باشد) قایق راهنما

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

lightship

naamwoord
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
يه قايق و يه راهنما داريم.
Nothing makes you feel more powerfulOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
گواهی سیم شوپ راهنما و همچنین صاحب مهمانخانه و قایق دار که هر سه گفته بودند دختر گمشده جوان و جذاب و مرد همراهش ظاهرا ثروتمند بودهاند، کنجکاوی تألم آمیزی در کارکنان مهمانخانه و جنگلنشینهای آن ناحیه برانگیخته بود.
He was born with a limp, so maybe I' il call him GimpyMIZAN MIZAN
پس از برقراری دوباره نظم و روشن شدن مجدد چراغ راهنما کشتی دوباره به حرکت در آمد و در جستجوی جزایر ایزابل از کنار قایق گذشت.
Yes.And contents, of courseMIZAN MIZAN
ای کاش آدم می تونست خودشو یه جوری به یکی از اون دریاچههای خلوتی که راهنما بیگ بی ترن ازش ون حرف میزد برسونه منتها ممکنه روی دریاچهها قایق کرایه ندن!
This one has a great view!MIZAN MIZAN
4 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.