(کلیسای کاتولیک - جامه ی بی آستین و گشادی که کشیشان طی مراسم عشای ربانی روی کسوت کشیشی می پوشند) لباده oor Engels

(کلیسای کاتولیک - جامه ی بی آستین و گشادی که کشیشان طی مراسم عشای ربانی روی کسوت کشیشی می پوشند) لباده

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

chasuble

naamwoord
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
لباده آبی قشنگ با آستر ابریشمی در بر داشت و زیر آن نیم تنه پوستی پوشیده بود.
So you' re Student Body President?YepMIZAN MIZAN
عمهای که در درون آن لباده قهوه ای رنگ از تب میسوخت،
ls that what you' re saying?MIZAN MIZAN
نیم برهنه بود، لبادهٔ زنانهای پوشیده است که کمر آن را تنگ بسته بود،
Internally, the Cross-Border Currency Reporting Program (CBCRP) is administered, controlled and delivered at CBSA Headquarters by the Contraband Programs Section, Borders Enforcement Division of the Enforcement Branch.MIZAN MIZAN
دکمه لباده او باز بود. چهرهاش سرخ و بدترکیب شده بود.
Now people will move thousands of miles just for one seasonMIZAN MIZAN
که لبادهٔ وصلهداری بتن داشت و تلوتلوخوران پیش میرفت و ناسزا میگفت.
Where were all the cats?MIZAN MIZAN
برای تولدش هم یک سانتیمتر مربع از لباده قدیس سان پدرو کلاور فرستاد
What about you?You had us back in that office a week after he passedMIZAN MIZAN
لباده بلند کشیشان را در برداشت و بی شک شماس بود.
d) The First Nations and Inuit child care program will support the creation of # new aboriginal child care spaces and the improvement of # existing spaces for a total of # quality child care spacesMIZAN MIZAN
لبادهی کتانی به تن داشت که چیندار بود و به لباده زنهای یونان باستان شباهت داشت.
Develop a market surveillance structure in line with the acquisMIZAN MIZAN
هر که و هرچه باشید، جلو لباده راهبان و چادر راهبات،
What' s up with you, Kara?MIZAN MIZAN
و دامن لباده خود را به کمربندش بسته
2.3 Relevance How well is the CSA program aligned with the CBSA’s strategic outcomes?MIZAN MIZAN
خواهر نذر کرده بود که وقتی از خانه خارج میشود لباده کشیشی فرانچسکوی مقدس را به تن کند.
We' re not in competition, GregMIZAN MIZAN
دامن لباده را رها کرد و اهمیتی برای موقعیت خود قایل نشد.
Never gonna happen.Bet you # bucks we hit that mark by the end of this shiftMIZAN MIZAN
یک سانتیمتر مربع از لباده پطرس مقدس کلاویر،
The Senate proceeded to consideration of the third report of the Standing Senate Committee on Internal Economy, Budgets and Administration (witnesses expenses), presented in the Senate on OctoberMIZAN MIZAN
درست مثل لباده اسقفها.
Trish, here' s an angle on a story for yaMIZAN MIZAN
گرستکین با لبادهٔ آبی گشادش به یک روستائی میماند
Membership information is based on statistics provided by the CBSA NEXUS Marine project team.MIZAN MIZAN
مانند پسر نوح دامن لباده را روی عورت برهنهٔ پدرمیکشید...
Hey, come on, I wanna see thisMIZAN MIZAN
پیراهن، چارق، لباده و دستمال سیاه برای خود تهیه کرد.
It' s for teenie' s birthdayMIZAN MIZAN
غالبا شعرا این طور بیپروا شلوار دورهگردهای پوست خرگوش فروش و لباده اعضای مجلس سنای فرانسه رو بتن میکنند.
Oh no, it' s all good, girlMIZAN MIZAN
شماس با احتیاط اسکناس سه روبلی را که و له وین از درون آستین لباده در دستش لغزاند، گرفت
He wanted to provide for meMIZAN MIZAN
اینان یک دامن و یک لبّاده دراز میپوشیدند که اغلب ژنده بود و انگشترهایشان را هم از انگشتانشان بیرون نمیآوردند.
I do not know how we resolve the hatred and the passion that people feelMIZAN MIZAN
زو سیما گوشهای از لباده خود را بر سر او افکند و دعای کوتاهی خواند و زن نگونبخت بیدرنگ آرام شد.
The policeman went in and really did come out with our keyMIZAN MIZAN
همواره یک لبادهٔ روسی در بر میکرد و با اینکه پول زیاد داشت پیوسته در پی آن بود که بر دارائی خود بیفزاید.
Anyone there?MIZAN MIZAN
چیزی نمیتوانستند در اختیارش گذارند مگر یک مخزن کلیسای قریه که جز چند لباده مستعمل از حریر دمشق مزین به یراق بدل نداشت.
Council was able to accept partially amendments #, #, #, #, # (as a compromise, Council adopted a provision stating that only reduced weekly rest periods may be taken in a vehicle) and # (Council considers the provisions contained in Article #.# and #.# to be roughly equivalentMIZAN MIZAN
در اتاق گرم و راحت او که چراغهای کوچکی در مقابل شمایل میسوخت پشت سماوری روی نیمکت پسر بچهای با بینی کشیده و موهای بلند و لباده راهبان کنار او نشسته بود.
Where' s your car?MIZAN MIZAN
اگر با این لباس به کوچه میرفت، مردم دنبالش میافتادند، اما دخترش همیشه وقتیکه او میخواست از خانه بیرون رود، یک روپوش بلند شبیه لباده اسقف با و میپوشاند و آن لباس، زیر این روپوش پنهان میشد.
Let me lay it out for you, fellaMIZAN MIZAN
27 sinne gevind in 6 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.