(کالبد شناسی - جانورشناسی) ستیغ
crista
(کوه و غیره) ستیغ oor Engels
(کوه و غیره) ستیغ
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
ridge
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
بهشون بگو بمبارون ستیغ اره ای رو لغو کنن
That' s a little jokeOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
از یک ستیغ مرتفع آبهای خروشان به ستیغ دیگر پرتاب میشد.
We don' t serve their kind hereMIZAN MIZAN
در کمتر از یک دقیقه در پس ستیغ تپه ناپدید گشت.
I already put the money under the wastebasketMIZAN MIZAN
نسیم در سرخی شامگاهان وزیدن گرفت و ستیغ درختان کاج را تکان داد.
Lucky that the judge had treasure with him when we got caughtMIZAN MIZAN
به دنبال من ، دسته چارلي به سمت ستيغ
Which car should we both take, Colonel?TEP TEP
ستیغ نیلگون بزرگی برفراز سرم سر برافراشته است.
I used to date the black guy on Hill Street BluesMIZAN MIZAN
به سوی ستیغ جادهای که صعود میکرد پیش دوید و به بالای آن رسید.
estimated lean meat content (in percentageMIZAN MIZAN
میان ستیغ سنگی که دره را مسدود کرده بود و لب آب، زمین باریک و خشک قرار داشت.
I' il see you later, JimMIZAN MIZAN
ناوه یا پاستیغ متضاد ستیغ هستند و حداقل یا پایینترین نقطه(min)در یک چرخه اند.
Don' t " nothing " me, all right?WikiMatrix WikiMatrix
مرد مسافر تا ستیغ تپه بالا رفت و آنگاه گفت:
What' s the name of the film?MIZAN MIZAN
با آن که لنگرگاه در شرق، در پناه تپهای باد و ستیغ قرار داشت
She was there when it happenedMIZAN MIZAN
ستیغ درختان در پرتو خورشید که تازه برآمده بود، به سرخی میزد.
Maneuver' s a nightmareMIZAN MIZAN
طفلک بیچاره ان بالا در ستیغ عقاب بودکه ان حادثه مصیبت بار برایش رخ داد
Webcam' s still out, huh?MIZAN MIZAN
قربان سروان ادوارد روي ستيغ
Hey, you still gotta fix thisTEP TEP
قربان سروان ادوارد روي ستيغ
You were a bad daddy...Perverted... IncestuousOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
ایا برای شما ممکن است مرا به دیدن نقطه اوج ستیغ عقاب ببرید؟
But I' m asking you to start small just to prove what I can do for you.All rightMIZAN MIZAN
دنا گفت به من گفته بودند که ژولی وینت رپ عادت داشت بر بالای ستیغ عقاب اسکی کند
HOW TO STORE FERTAVIDMIZAN MIZAN
تنها بر ستیغ تپهها و موجهای میانة دریا میدرخشید.
As soon as I introduce myself to Bode MillerMIZAN MIZAN
به طرف ستيغ حرکت
Alone or not alone, what' s the point of that question?TEP TEP
غفلة بر ستیغ فلات، کسی جز افراد توپخانه و تیراندازان دیده نشد، باقی ناپدید شد.
Subcutaneous or intravenous useMIZAN MIZAN
خود را به ستیغ بلند آن میرسانیدم
You really out here looking for deer?MIZAN MIZAN
از تپهای که دو ستیغ داشت در سمت چپ من فرو میریخت.
And...... I want you to know that......if you need to talk to someone...... I just need you to talk to your father about these things firstMIZAN MIZAN
عقب ستیغ فلات، در سایه باتری مستتر،
That' s perfect.He' s the perfect guy for herMIZAN MIZAN
از روي ستيغ پشت خطه باب
• Multi-User Equipment and Maintenance (September 15, 1995)TEP TEP
آهی کشید و به ستیغ کوههای آن سوی دره نگاهی انداخت.
That my " shut- up gift "?MIZAN MIZAN
57 sinne gevind in 24 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.