(گیاه کوتاهی که به جای یک ساقه ی اصلی چندین ساقه ی گسترنده دارد) گیاه پرپشت oor Engels

(گیاه کوتاهی که به جای یک ساقه ی اصلی چندین ساقه ی گسترنده دارد) گیاه پرپشت

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

bush

adjective verb noun adverb
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

Soortgelyke frases

(گیاه شناسی) گورگیاه (جنس Andropogon از علف های پرپشت است که در امریکا به عنوان علوفه کشت می شود)
bluestem
(گیاه شناسی) لوبیای بته ای (انواع گیاهان لوبیای معمولی Phaseolus vulgaris که بته دارتر و پرپشت تر از گونه های دیگر لوبیا هستند)
bush bean
(گیاه) پرپشت 2
gross

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
هیچ درختی آنجا نرسته بود، تنها علفهایی زمخت و تعدادی گیاه بلند: شوکرانهای پر ساقه و پژمرده و جعفریهای جنگلی، و بوتههایی که در میان خاکسترهای نرم بذر افشانی کرده بودند، و گزنهها و کنگرهای پرپشت.
it is clear that you give yourself to nothing,but you have to think the unityMIZAN MIZAN