(یکان سنجش درازا برابر با 30/5 متر یا پنج و نیم یارد) راد oor Engels

(یکان سنجش درازا برابر با 30/5 متر یا پنج و نیم یارد) راد

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

rod

verb noun

Soortgelyke frases

کوین راد
Kevin Rudd

راد خرچ یلدنص
wheelchair

گنج زا دعب نامز رد هک دنتسه ییاه هچب( رموب یبیب دوب هتفای شیازفا ندش راد هجب هک ینامز رد مود یناهج).دندمآ ایندب
baby boomers

راد مرد
latitudinarian · superb

چکاوک راد
Rudd's lark

هات راد
hot rod

راد (یکا)
rod

راد
Rudd · candid · chivalrous · frank · free · freehearted · generous · gentle · gentleman · guileless · liberal · magnaimous · magnanimous · rad · sincere

راد زاوج یناور و یتشادهب ینوکسم لحم
licensed residential health care facility

voorbeelde

"شما وقتی پاول راد هستید که..."
"You Know You're Paul Rudd When..."

از بازیگران آن میتوان به راد استایگر اشاره کرد.
Will You Die for Me?. as told to Ray Hoekstra.

کن راد مور گن پرسید: پنجاه هزار؟
Fifty thousand dollars? Conrad Morgan asked.

سی گرام گفت و گویش با به راد راجرز را خوب به خاطر داشت:
How vividly he recalled the conversation with Brad Rogers.

دفتر کن راد به طرز بسیار شیک و ظریفی تزیین شده بود.
His office was elegantly furnished

دومینیکینو باید آن راد درک میکرد.
Domenichino m might unders s stand that.

به راد نگاهی به چهرهی کیت انداخت و گفت: خدای من!
Brad took one look at Kate's face and said, Jesus!

به راد گفت: خدای من سالهاست که آرزویت را دارم.
My God! he said. I've wanted you for so long.

به راد به تازگی زنی را به طور مرتب و منظم ملاقات میکرد.
Brad had started seeing someone regularly.

همدیگر راد روشنائی تازهایمیدیدند، و چهرهٔ دوست برایشان بیگانه میگردید.
They began to see each other in a new light: and the face of the beloved became strange to them.

اين مکان محبوب " راد " بود.
It was Rod's favorite spot.

به راد نجواهای عاشقانه در گوش او میخواند.
Brad was whispering words of endearment in her ear.

من عاشق اي-راد هستم A-Rod:
I love A-Rod.

برخی از این رودها در ترعه های عظیم شعله کشان به سوی با راد دور جاری میشد؛
Some would flow blazing towards Barad dyr down great channels;

آنها در دفتر کن راد مور گن نشسته بودند،
They were seated in Conrad Morgan's office.

، اومدم با راد حرف بزنم و باتریم خالیه
I came here to talk to rod, and I got no juice.

دیوید که اینجا نیست، به راد.
Kate, David doesn't think David isn't here, Brad.

دیوید به کیت پیشنهاد کرد: چرا تو و به راد برای بستن قرارداد به نیویورک نروید؟
David suggested to Kate : Why don't you and Brad go to New York and close the deal?

او در حال ساختن یک خانه شخصی برای خودش بود که وارد مسائل کن راد مور گن شد.
It was while he was establishing residence there that he had run into Conrad Morgan.

درخت خورشیدی دارای پانلهایی است که در طول روز باتریها راد شارژ میکند.
How it works: The Solar Tree panels charge batteries during the day.

به راد نمیدانی من چقدر مشتاقت هستم اما میترسم که دیگر نتوانیم به کارمان با هم ادامه بدهیم.
Brad, but I'm afraid we wouldn't be able to work together any longer.

به راد کارش را خوب بلد بود:
Brad had done his homework.

هرگز حساب پول یا وزن ارابههای آ راد را که پیدرپی میفروخت
he had never forgotten a single money account or the number of quarters of flour in any of the endless cartloads he sold for the prince

کن راد راست میگفت او زن خوبی به نظر نمیرسید
It's true. She does look like a horrible woman.

فورت راد ، تلفنتون را به کجا وصل کنم
fort rudd, how may i direct your call