آبی ریش oor Engels
آبی ریش
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
bluebeard
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
اون ريش آبي را ريش ريش کنيد اون شيطانه که پشت صليب قايم شده
I was ever so excited and scaredTEP TEP
رنگهاي قهوه اي ، آبي ، سبز... ريش ، ته ريش ، سبيل ؟
Motherfucker!OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
ريش آبي
Let' s start moving!OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
ريش آبي مراجعه شود به داستانش بيست و پنج تا زن
If now they come after you, hope is lostTEP TEP
ريش آبي ، يادت مياد
Dr. Baker runs this facilityTEP TEP
اگه مردم ايالت مارشال ريش آبي
Please, I' m not used to being interruptedTEP TEP
" ريش آبي "
pounds and fallingOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
ریش آبی در مقایسه با فلینت بچهای بیش نبوده است!...
Maybe you' re rightMIZAN MIZAN
شاهزاده آندره قصه پهلوان ریش آبی را برای او گفت
Yes, I know, I don't careMIZAN MIZAN
اين يارو " ريش آبيه ريش آبي:
Come on, sweetheartOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
آخرش دختر ، مرد ريش آبي را ميکشه
It' s an organic enhancer for marijuanaTEP TEP
من هیچ وقت دیوید کاپرفیلد یا ایوانهو یا ریش آبی یا سیندرلا یا رابینسون کروز و یا جین ایر یا آلیس در سرزمین عجابت یا یک کلمه از آثار رود یارد کیپلینگ را نخواندهام.
In light of the worsened economic outlook, the government announced a second set of measures on # FebruaryMIZAN MIZAN
آن که ریش دارد و رخت آبی.
Member States shall bring into force the laws, regulations and administrative provisions necessary to comply with this Directive before # JulyMIZAN MIZAN
قد: کوتاه؛ موی سر: مشکی؛ ریش: سیاه؛ سیه چرده؛ چشم: آبی، پیشانی: باز و چهارگوش؛ بینی، دهان، چانه...
whereas its resolution of # June # insisted that the overall compromise on the Statute for Members of the European Parliament should consist of the following elementsMIZAN MIZAN
آن دو به گرگ نر جوان و لاغری که پوست خاکست ریش ته رنگ آبی داشت و زخم بد شکلی که در حال خوب شدن بود، حملهور شده بودند.
Luckily...... some things doMIZAN MIZAN
رنگ تیره و مویها و چشمهای سیاه ریش کوچکی در زنخ بالاپوش آبی و تمام دکمه کرده با نشان لژیون دنور
The attraction pulls towards the outside under our feet... towards that solid crust in which the bubble is enclosedMIZAN MIZAN
نیم تنهای آبی رنگ به تن کرده بود و ریش بلند قهوه ای رنگی داشت؛ چشمانش آبی و درخشان بود و صورتش مثل سیبی رسیده به سرخی میزد، اما صدها چینِ کوچک خنده آن را چروک کرده بود.
Don' t do something you' il regretMIZAN MIZAN
همچنان که اعراب برای گرفتن غنائم هجوم آوردند متوجه شدم یک مهندس در لباس فرم خاکستری و ریش قرمز و چشمانی آبی مبهوت و سرگردان است.
Dairy to JagMIZAN MIZAN
سن: در حدود 30؛ محل تولد و اصل نسب: مجهول، محتملاً امریکای جنوبی؛ حرفه: روزنامه نگار؛ قد: کوتاه؛ موی سر: مشکی؛ ریش: سیاه؛ سیه چرده؛ چشم: آبی، پیشانی: باز و چهارگوش؛ بینی، دهان، چانه...
Well, we got to do something and it' s not going to involve hurting anyoneMIZAN MIZAN
دوک خیلی آدم باهوش و زرنگی بود فوراً فکری به کلهش رسید پا شد و لباس کینگلیر را که از مخمل پردهای بود تن جیم کرد و ریش و سبیل سفیدی برایش گذاشت و بعد رنگ و قلمموی گریم را ورداشت و سرتاپای جیم را مثل مردهای که هفت روز با شه غرق شده با شه آبی کرد.
Daddy, is everything okay?MIZAN MIZAN
20 sinne gevind in 4 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.