(امریکا) مدیر بنگاه کفن و دفن
funeral director
بنگاه کفن و دفن oor Engels
بنگاه کفن و دفن
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
funeral home
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
دیدار با مرده که ساعت ده شب در سالن پذیرائی بنگاه کفن و دفن برادران لو تز صورت گرفت، و در طی آن تای توس در کنار جسد دخترش زانو زده بود و با احساساتی حزنانگیز لبهای خود را به دستهای سرد و کوچک ربرتا میسائید و با نگاهی تب آلود و معترض به صورت موم آسای او زل میزد چنان رقتانگیز بود که ابدا نمیتوانست داوری بیغرضانهای نوید دهد.
I didn' t spare YOUMIZAN MIZAN
. ولي هنوزم اون بنگاه دفن و کفن رو دارم
My father, in his own childhood, was without a positive male influenceOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
2 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.