GlosbeGlosbe
logoGlosbe

ستاره ی درخشان oor Engels

ستاره ی درخشان

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

ornament

verb noun
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

Soortgelyke frases

ستاره ی پاسدار (درخشان ترین ستاره ی صورت فلکی شمالی العوایا شخم زن است)
arcturus
(نجوم از ریشهی عربی) ستاره ی دبران یا الدبران (ستاره ی جفتی که زردفام و درخشان ترین ستاره ی برج ثور است)
aldebaran
(از ریشه ی عربی - نجوم) آخر نهر (درخشان ترین ستاره در گروه اریدانوس یا النهر)
achernar
(نجوم) ستاره ی دوگانه ی قلب العقرب (درخشان ترین اختر برج عقرب)
antares
(ستاره های دوگانه) ستاره ی درخشانتر 4
pirmary
(نجوم) استارگان (مجمع الکواکب) اردلان (یا النهر) که ستاره ی درخشان Achernar جزو آن است
eridanus
(نام درخشان ترین ستاره ی استارگان Lyra) وگا
vega
(نجوم) استارگان عقرب (که شامل ستاره ی درخشان Antares است)
scorpius
پنج ستاره ی درخشان استارگان ماکیان
Northern Cross

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
کاروانیان وقتی آن ستاره ی درخشان را در آسمان صبح میدیدند،
You girls have got forensics waiting outsideMIZAN MIZAN
تو کارش داشت به يه ستاره ي درخشان تبديل ميشد
Believes that, as the EU covers different time zones, crossborder electricity networks will facilitate energy supply during peak consumption periods and considerably reduce losses resulting from the need to maintain standby production capacityOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
تو دوباره پول به دست مياري. به اندازه ي ستاره هاي درخشان بهشتي
When you kill a king...... you don ' t stab him in the darkTEP TEP
3 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.
Die gewildste navraaglys: 1-200, ~1k, ~2k, ~3k, ~4k, ~5k, ~10k, ~20k, ~50k, ~100k, ~200k, ~500k