رودخانه ی شاری (در مرکز افریقا)
shari
شاری oor Engels
شاری
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
flux
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
روزاموند احساس میکرد اکنون بی شاری از مسائل زندگی را بهتر درک میکند،
Maybe... maybe you can make an appealMIZAN MIZAN
در این اواخر کتابهای بسیاری خوانده بود و تصوّر میکرد که مغزش را با افکار و نشریات بیم شاری پر کرده است و به همین دلیل علاقهمند بود که به بحث بنشیند، ولی هیچ کس را هم سراغ نداشت که به چیزهای مجرّد علاقهمند باشد.
Starling:I thought you were smarter than thatMIZAN MIZAN
دارتینیان گفت: به جهت اینکه ما را یعنی بنده و پورت وز را مازارین به یاری کرومویل فرستاد، و ما بر خلاف به شاری یاری کردیم
Phenyl-#-propen-#-yl isobutyrateMIZAN MIZAN
3 sinne gevind in 1 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.