گشاد کردن (سوراخ) oor Engels

گشاد کردن (سوراخ)

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

broach

verb noun
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

Soortgelyke frases

گشاد کردن یا شدن
expand
گشاد کردن
broaden · dilate · elaborate · enlarge · expand · expatiate · exposit · expound · flesh out · loose · lucubrate · outstretch · piece · widen
گشاد و چین دار کردن 0
full
گشاد سر کردن
countersink
(جمع) شلوار گلابی شکل (که بالای آن پف کرده و گشاد و پایین آن تنگ و باریک است)
peg top
(ابزاری که برای گشاد کردن سوراخ به کار می رود) برقو
reamer
(لوله ی اسلحه را) گشاد کردن
ream
(بابرقو) سوراخ را گشاد کردن
ream
(در بازی ورق و قمار) گشاد بازی کردن
overplay

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
این دارو به صورت قطره چشمی برای گشاد کردن مردمک به کار میرود و میتوان از آن برای تشخیص سندرم هورنر بهره برد.
If someone does me bad like youWikiMatrix WikiMatrix
در این حین، ماریا به ادموند نگاه مـیکرد و مـنتظر بـود او بـا ایـن جور گل و گشاد کردن برنامه مـخالفت کـند... چون خلاف همه حرفهای روز اولشان بود.
You will only carry a bouquet of flowers, an offering to the NationMIZAN MIZAN
شايد واسه کون گشاد تو اينجوريه ، رِي ، به خاطر تمام آلت هايي که پرش کردن.
Polarize the hull platingOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
و او دستهای خود را در میان آن خواهد گشاد مثل شناوری که به جهت شنا کردن دستهای خود را میگشاید و غرور او را با حیلههای دستهایش پست خواهد گردانید.
Richard and I can take care of ourselvesjw2019 jw2019
حتی تاتار بعد از باز کردن بطری و ریختن شامپانی پرتلألو به داخل لیوانهای نازک دهانه گشاد،
It' s a fantasy. it' s not supposed to be at allMIZAN MIZAN
بسیاری از نوجوانان با پوشیدن لباسهای خیلی گشاد و یا مدهای زنندهای همچون سوراخ کردن و آویزان کردن زینت آلات به قسمتهای مختلف صورت و بدنشان، روح سرکش دنیا را در خود نشان میدهند.
Using the Sidebar Media Playerjw2019 jw2019
دیدم که الی زار با چشمانی گشاد شده به پسر نگاه میکند و فکر میکند که بنجامین استعداد جذب کردن افراد را به خود دارد.
Switch to red lightMIZAN MIZAN
مدتها بود که فیلیپ این دختر را که چندی بود در مغازه خیاطی کار میکرد فقط با لباس آراسته میدید، ولی در این لباس چیت گل داری که اکنون پوشیده بود از برازندگی و آراستگی خاصی برخوردار شده بود لباسی گشاد و آسان و راحت برای کار کردن؛
We' re almost clear, Hale, be carefulMIZAN MIZAN
معلمه ی انگلیسی ضمن پشت و رو کردن نیمتنه ها، درزها را عوضی دوخته و حلقه آستینها را زیاده از حد گشاد گرفته
I mean, books, magazines,Clothing, customizing shopsMIZAN MIZAN
معلمهی انگلیسی ضمن پشت و رو کردن نیمتنهها، درزها را عوضی دوخته و حلقه آستینها را زیاده از حد گشاد گرفته و روی هم رفته لباس را ضایع کرده بود.
The blood had already coagulatedMIZAN MIZAN
حتی تاتار بعد از باز کردن بطری و ریختن شام پانی پرتلألو به داخل لیوانهای نازک دهانه گشاد، در حالی که کراوات سفید خود را مرتب میکرد، با لبخند و خشنودی آشکار به ابلانسکی مینگریست.
The aid shall be granted for products which conform to common standards fixed by Community legislation or, where no such standards exist, to specifications written into the supply contractsMIZAN MIZAN
11 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.