مرتب نشده
Definisie in die woordeboek Persies

مرتب نشده

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
ریشی سفید و نویی و مرتب نشده داشت.MIZAN MIZAN
اوضاع هنوز مرتب نشده ؟OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
با این حساب فیلیپ متوجه شد که تختخواب دوم هنوز مرتب نشده است.MIZAN MIZAN
از او خواهش کرده بودم تا وقتی خانه کاملاً مرتب نشده به هیچ وجه نیاید.MIZAN MIZAN
(خنده ی حضار) و خوب معلومه که این اتاق از سال ۱۸۸۸ مرتب نشدهted2019 ted2019
درست مرتب نشده اند. حالا میتونیم یک آزمایش سریع بکنیمted2019 ted2019
درها، صندلیهای اتاق خواب، کاغذ دیواری بیرنگ، یکی از تختخوابها هنوز مرتب نشده بود و یک لگن زیر آن بود.MIZAN MIZAN
ریشش که از زمان مرگ ترزا اصلاح و مرتب نشده بود انبوه و یکسره رنگ برف چون لایهای سینه قدرتمندش را پوشانده بودMIZAN MIZAN
هیچ الگوریتمی شناخته نشده که این کا را در زمان linear or linearithmic انجام دهد، بر خلاف مسائل پیش مرتب شده و مرتب نشدهٔ هافمن.WikiMatrix WikiMatrix
برای مرتبسازی انتخابی، آن عناصر، کوچترین k عنصر موجود در لیست هستند در حالیکه در مرتبسازی درجی، آن عناصرk عنصر اول از آرایه مرتب نشده هستند.WikiMatrix WikiMatrix
من میدونم که بعضی ها ممکنه فکر کنند که یکی دو تا از نقاشی ها من میدونم که بعضی ها ممکنه فکر کنند که یکی دو تا از نقاشی ها درست مرتب نشده اند. حالا میتونیم یک آزمایش سریع بکنیمted2019 ted2019
در این الگوریتم، یک نوع مرتبسازی انتخابی، بزرگترین کلوچهٔ مرتب نشده را روی پشته با یک تلنگر (واژگون سازی) قرار میدهیم؛ و سپس با یک تلنگر (واژگون سازی) دیگر آن را به مکان نهایی منتقل میکنیم؛ و این فرایند را برای کلوچههای باقیمانده نیز تکرار میکنیم.WikiMatrix WikiMatrix
حالتون بدتر نشده. داروهایتان را مرتب بخوریدTEP TEP
فوشلوان گفت. همه کارا مرتب شده اما هیچ کار هم نشده.MIZAN MIZAN
گروهها افقی هستند، عناصر از روی افزایش وزن اتمی مرتب شدهاند و جاهای خالی برای عناصر کشف نشده در نظر گرفته شدهاست.WikiMatrix WikiMatrix
آفریقا دارای فرصت های بسیار ممتازی است که هرگز از طریق مجموعه ناامیدی و درماندگی که رساناهای غربی مرتب برای مخاطبانشان ارائه می کنند، نشان داده نشده است.ted2019 ted2019
کاترین میدانست که نُه سال در مقایسه با زمانی که از مرگ یک زن رنجور میگذرد اصلاً چیزی نیست، و برای مرتب کردن و راست و ریست کردن اتاق او هنوز دیر نشده.MIZAN MIZAN
آن هم با سر و وضعی مرتب، جوان تر و شادابتر، با لباسهای شیک و تازه که تا آن زمان نظیرش در آن روستا دیده نشده بود.MIZAN MIZAN
23 sinne gevind in 6 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.

Beskikbare vertalings

en
Engels