(جمع - شعر قدیم) گیسو oor Engels

(جمع - شعر قدیم) گیسو

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

lock

verb noun
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

Soortgelyke frases

گیسو تابیدن
braid
(گیسو یا طناب و غیره) بافتن
plait
گردنبند (معمولا مشتمل بر محفظه ی درداری که عکس یا طره ی گیسو و غیره را به عنوان یاد بود در آن قرار می دهند)
locket
کاغذ فرزنی (که گیسو را دور آن می پیچند)
curlpaper
سبک آرایش گیسو
hairstyle
(ساقه یا شاخه ی گیاه یا برگ و یا گیسو و مو) روبه پایین
deflexed
(گیسو و غیره) فرفری کردن
crimp
(گیسو یا سیم یا طناب و غیره) گوریدگی
kink
طرز آرایش گیسو
coif

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
پس اینک ما دریافتهایم که ابیاتی چند از خرمن گیسو را خواندهایم
When I was in the hospitalMIZAN MIZAN
من که ميگم ، کلاه گيسو که ديده سورپرايز شده.
If they do not believe what I am saying I suggest they dig up those two issues and read them for themselvesOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
ملوانان گیسو بافتهاش آواز خواهند خواند،
Don' t you talk to my wifeMIZAN MIZAN
آنان گیسو کندند
FELlCIA:It feels like leftMIZAN MIZAN
سایت رسمی گیسو شاکری.
Uh, yes, yes, I think I can, but we might have to give her something in returnWikiMatrix WikiMatrix
حرفاي " باد در گيسو " محکمه و اونا رو شنيدم.
None of these personal items substantiate the claim that my client engages in witchcraft.If you' re going to arrest anyone who listens to AC/DC, you' il have to arrest other folks in this courtroom, starting with meOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
از همونجايي که اون کلاه گيسو آوردي ؟
Well, I got biggerOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
هنوز به شکل جذبهای شاعرانه مشخص و نیرومند در سر پارهای از هنرمندان گیسو بلند آلمانی در رم تخمیر میشد
It' s the last thing I heard before they kicked me outMIZAN MIZAN
همه محجوب و شگفتزده به هیکل عجیب فرمانده گیسو بلند که سراپای او با پرها و طلا زینت یافته بود نگاه میکردند.
Quiet, wing nut!MIZAN MIZAN
از آنجایی که گیسو به ترجیح از اعضای پیش از تولد یک جمعیت را می کشد، فشار انتخابی قویتری نسبت به طاعون ایجاد می کند.
That' s not three sounds at once.No, it isWikiMatrix WikiMatrix
سرش سالم ماند و طرههای گیسو روی شقیقهها ریخته بود و رخسار محبوبش با آن لبان سرخ نمیه باز که حالتی عجیب ترحم آمیز در لبها و هراس آور در چشمان گشاد و خیره گشته بر آن نقشه بسته بود
I sell heroes, not broken- down stars.I' d like the items, mrMIZAN MIZAN
طبق قانون ۱۹۹۰ گیسو در فرانسه، که زیر سؤال بردن وجود دسته جرایم علیه بشریت تعریف شده در منشور ۱۹۴۵ لندن را ممنوع میکند، موارد متعددی از اظهارات گارودی، خصوصاً ادعای او در خصوص افسانه بودن هولوکاست غیرقانونی دانسته شد.
They run offWikiMatrix WikiMatrix
متعلق به جسد و به مرقد و به بقایای متبرکه قدیسینی است که مادر مقدس ما کلیسای مسیح به خاطر توجه و عنایتی که به آنان دارد اجازه میدهد تا به خرج وی در مزارشان شمع و چراغ روشن کنند و کفن و عصای زیر بغل و گیسو و چشم و ساق پا و سایر هدایای متبرک بیاویزند، هدایایی که بر عظمت و شهرت مسیحیت ایشان و بر ایمان و فداکاری مومنین میافزاید.
Just someone I had a fling with before I met JoleyMIZAN MIZAN
13 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.