Vertaling '(جنین) کیسه ی آب' – Woordeboek Persies-Engels

(جنین) کیسه ی آب

naamwoord

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

(گیاه شناسی) کیسه یا حفره ی پر از آب یا هوا: آبدانک و حبابچه

vesicle

(پزشکی - انباشتگی آب در یکی از حفره های بدن مثلا در کیسه ی خایه ها) آب کاواک

hydrocele

(کالبد شناسی - جانورشناسی) شیمه ی جنین (داخلی ترین غشای کیسه ی آمنیون است و آب جنین amniotic fluid در آن قرار دارد)

amnion

کیسه ی آب جنین

water

کیسه ی آب

water bag

Advanced filtering

Subcorpus

Target language phrase

Voorbeelde moet herlaai word.

من يه مثانه به اندازه ي يه کيسه ي آب گرم دارم [ صبرم زياده ]

Flour, meal and powder of the dried leguminous vegetablesOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3