GlosbeGlosbe
logoGlosbe

(حلقه ای از پر یا مو در دور گردن پرنده یا حیوان) طوقی oor Engels

(حلقه ای از پر یا مو در دور گردن پرنده یا حیوان) طوقی

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

frill

verb noun
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

Soortgelyke frases

کفتر طوقی (به ویژه : Streptopelia risoria)
ringdove
(با طوقی یا حاشیه ی چین دار یا خز) آذین کردن
frill
دم طوقی
ring-tailed
(جانور شناسی) کبوتر طوقی
ringdove
طوقی (رجوع شود به torques)
torquate
(جانور شناسی) مار طوقی (جنس Diadophis که دور گردنش دایره ی زردی دارد و بومی امریکای شمالی است)
ringneck snake
سلیم طوقی
Common Ringed Plover
طوقی دار
ringed
سار طوقی سینهزرد حنایی
Fawn-breasted Whistler

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
اگر با ین کار تن در دهید طوقی به گردن خود میافکنید.
I may be asking a great deal ofyouMIZAN MIZAN
طوقی سیمین بر گردن داشت که تک سنگ سفیدی در میان آن نشانده بودند.
And a ciggie?MIZAN MIZAN
گردنبندهای طوقی را هم میتوان ساخت و هم به صورت آماده خریداری کرد.
I can tell you officially that' s where it came from!WikiMatrix WikiMatrix
به خادمانش دستور داد تا لباس ارغوانی بر دانیال بپوشانند، طوقی زرّین بر گردنش نهند، و اعلان کنند که به مقام سومین حاکم قلمرو پادشاهی رسیده است.
i'm sorry, so sorryjw2019 jw2019
حتما اگر خودش را در یک ظرف نقره بگذارد و به من پیشکش کند باز هم فکر نمیکنم اشتهایی داشته باشم ! ولی چه فرقی میکند ، تا آخر عمر چون طوقی به گردن من آویزان است تا وقتی زندهام .
You know how she' s always saying she' s a model?MIZAN MIZAN
5 sinne gevind in 1 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.
Die gewildste navraaglys: 1-200, ~1k, ~2k, ~3k, ~4k, ~5k, ~10k, ~20k, ~50k, ~100k, ~200k, ~500k