(در بازپرداخت وام یا دادن اعتبار) مقدم کردن oor Engels
(در بازپرداخت وام یا دادن اعتبار) مقدم کردن
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
prefer
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
ایالات متحده کشور مقدم در بازسازی و دموکراتیزه کردن افغانستان است.
Are you out of your mind?WikiMatrix WikiMatrix
تيم ضربت بعضي از نمايشگاههاي ماشين رو جارو کردن ، اون جونورا ازشون به عنوان صف مقدم جبهه جنگ استفاده ميکردن
And what do you want me to do now?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
هر روز خدا به بچه های ما غذا می دهند، و برای این که کودکی بتواند یاد بگیرد نخست باید شکمش سیر باشد، و این زنان و مردان مشغول کار کردن در خط مقدم برای خلق جامعه تحصیل کرده هستند.
The job' s not difficultted2019 ted2019
قصد دارم درباره بحران جهانی پناهندگان با شما گفتگو کنم و هدفم این است که به شما نشان دهم که این بحران قابل مدیریت است، قابل حل کردن است، همچنین نشان دهم این بیشتر درباره اینکه ما که هستیم می باشد هچنین این یک دعوی پناهندگان در خط مقدم هست.
more minutes!ted2019 ted2019
این لیبرالهای مقدم اغلب دربارهٔ مطلوب و مناسبترین شکل حکومت با یکدیگر موافق و هم رأی نیستند اما همگی در این عقیده با هم مشترک اند که آزادی یک حق طبیعی است و هر گونه محدود کردن آن نیاز به یک توجیه قوی دارد.
That brings us here todayWikiMatrix WikiMatrix
5 sinne gevind in 1 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.