(با خستگی یا آهسته) حرکت کردن
trail
(در موتور و ماشین - با کاستن جریان هوا) آهسته کردن oor Engels
(در موتور و ماشین - با کاستن جریان هوا) آهسته کردن
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
damp
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
افزایش بهره برای آهسته کردن سیر صعودی بازار بورس است ولی مردم بیشتر نگران افزایش قیمت گوشت خوک هستند
I think you should come to the schoolgv2019 gv2019
میدانست دیریازود، از آهسته حرکت کردن خسته خواهد شد
But this seems to be what it wantsMIZAN MIZAN
لذا شروع کرد به آهسته گریه کردن بی اینکه در دل گرفته و محنتزدهاش حرفهائی پیدا کند.
There was just a lot about himMIZAN MIZAN
از تکان ایست، ایوان به هوش آمد و شروع نمود به آهسته ناله کردن.
Rule #- Revision of Rules of ProcedureMIZAN MIZAN
آنها گفتند خبر های خوبی برای آهسته مسافرت کردن وجود داره
Don' t you think we should wait?TEP TEP
روش دیگر برای تأکید بر کلمات کلیدی، آهسته ادا کردن آنهاست.
She was born in a sect that worships the extraterrestrialsjw2019 jw2019
این اربابان ستمگر، بچهها را در صورت آهسته کار کردن چوب فلک میبستند و شلاق میزدند و جز تکه نان و آب مانده چیزی به آنها نمیدادند.
Give the unit of weight used (e.g. basket, box, etc.) for landing fish and the weight of the unit in kilogramsMIZAN MIZAN
صحبت کردن با صدای بلند ذرات بیشتری در مقایسه با صحبت کردن آهسته پراکنده میکند.
One bang and Papkin is stretcted out flatTico19 Tico19
فازهای تعادلی با سرعت آهسته خنک کردن شکل میگیرند که زمان کافی برای نفوذ دارند، در حالی که مارتنزیت معمولاً با نرخ خنک کردن بسیار بالا شکل میگیرد.
Well, what' s scary is, when you spend those ten years... going after the things you thought were important... get those things, and then feel a sneaking suspicion that you went after the wrong things... and that where the important things are concerned... you' re still a total idiotWikiMatrix WikiMatrix
بدین صورت برای سریعتر یا آهسته تر کردن این چشک، شما فقط این دکمه را می چرخانید و در اصل کاری می کنید که ضربه ها سریعتر یا آهسته تر شوند.
You had a steady salary beforeted2019 ted2019
و به لحنی نرم و آهسته پرسید که ساکت کردن آقای ون سار چه راهی هست.
' Cause if I find otherwise, you won' t like my rulingMIZAN MIZAN
مادربزرگ شروع کرد به نگاه کردن قماربازها، آهسته پرسشهائی جدی از من میکرد؛ این کی است؟ آن دیگری کیست! . .
The sector is wee bit sleepy, a kick in the ass and all the shit will explode on our faces!MIZAN MIZAN
بچههای همسنوسال شما مجبور بودند روزی دوازده ساعت برای اربابان ستمگر کار کنند. این اربابان ستمگر، بچهها را در صورت آهسته کار کردن چوب فلک میبستند و شلاق میزدند و جز تکه نان و آب مانده چیزی به آنها نمیدادند.
She almost delivered in my car!MIZAN MIZAN
اینجا اندکی سکوت کرد، سپس با یک نوع عظمت آمرانه و مرگبار، آهسته آهسته و با تکیه کردن روی کلمات گفت:...
Lady Kaede awaits Lord Jiro... to celebrate his departure for battleMIZAN MIZAN
کند کردن چیزها -- سرعت آهسته -- و مکالمه از راه دور.
We' re not even sure our warp jump will workted2019 ted2019
مانند بازیگران نمایش رلهای مختلف را مانند خرامیدن و کرنش کردن و آهسته سخن گفتن از روی کمال وقار و ادب بازی میکنند،
Regulation (EC) No #/# of the European Parliament and of the Council of # March # laying down the framework for the creation of the single European sky is to be incorporated into the AgreementMIZAN MIZAN
و آنگاه در راهرو، هنگامی که مشغول جارو کردن بود، پیش خود آهسته از آنها تقلید میکرد وژستهائی در میآورد.
What is it you wanted to tell me?MIZAN MIZAN
سپس بازوی راستش که مهیای رها کردن گلوله معهود بود آهسته پایین افتاده، و هنگامیکه ژوندرت گفته بود خوب میشنوید؟
However, intensification of insulin therapy with abrupt improvement in glycaemic control may be associated with temporary worsening of diabetic retinopathyMIZAN MIZAN
شهرها تفکری مجدد درباره سازمان دهی فضاهای شهری کردند تا مردم را تشویق به آهسته تر شدن و بو کردن عطر رز و ارتباط با یکدیگر کنند.
Reduce to Monochrome (Ditheredted2019 ted2019
برای متوقف کردن آن فریادها تلاش میکنم آنها آهسته آهسته به ناله و هق هق تبدیل میشوند.
We' il leave you alone for a few minutesMIZAN MIZAN
در راهرو، ماریا کندراتیوونا که با شمعی در دست برای باز کردن در آمده بود آهسته به ایوان گفت که پاول فیودوروویچ یعنی اسمردیاکف بسیار بیمار است.
It is hard to argue why the fund should be shrouded in secrecyMIZAN MIZAN
آهسته و به طور خودکار مراحل را برای تمیز کردن آن دنبال میکرد.
storage of inspection dataMIZAN MIZAN
چون در موقع صحبت کردن از امیلی صدای خود را آهسته کرده بودند، دریافتم که او باید در همین حوالی باشد.
Where is the ducal signet ring?MIZAN MIZAN
آنا آهسته با خود تکرار کرد : عشق و دفعتاً ، ضمن باز کردن نوار
Well, what' s scary is, when you spend those ten years... going after the things you thought were important... get those things, and then feel a sneaking suspicion that you went after the wrong things... and that where the important things are concerned... you' re still a total idiotMIZAN MIZAN
شاهزاده حتی به صراحت کلمه ابله را که آهسته در پشتش ظاهرا از طرف فردیچنکو برای روشن کردن ذهن زن دلانگیز ادا شد شنید.
Can' t Get Right, this one' s for you, baby!MIZAN MIZAN
40 sinne gevind in 4 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.