(رنگ) قهوه ای مایل به سرخ oor Engels

(رنگ) قهوه ای مایل به سرخ

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

ferruginous

adjektief

foxy

adjektief

sorrel

adjective noun

testaceous

adjektief

Soortgelyke frases

قهوه ای مایل به زرد یا سرخ
sienna

(شیمی) کاغذ زردچوبه (که اسید بوریک آن را قهوه ای مایل به سرخ و قلیا آن را قهوه ای می کند)
turmeric paper

(شیمی) اکسید آهن (که رنگ آن قهوه ای مایل به سرخ است)
colcothar

(شیمی) اسید پیرولیگنوس (آبگونه ی سرخ مایل به قهوه ای که بیشتر آن اسید استیک است و از تقطیر چوب به دست می آید)
pyroligneous acid

(رنگ) قهوه ای مایل به سرخ تیره
sepia

مواد بلورین به رنگ قهوه ای مایل به سرخ به فرمول کلی MFe2O4 که M نشانگر یک فلز دو ارزشی مانند نیکل یا روی است
ferrite

قهوه ای مایل به سرخ
hazel · strawberry roan

رنگ قهوه ای مایل به سرخ
suntan

سرخ مایل به قهوه ای
terra cotta

voorbeelde

سیخ سیخی، شق ورق، قهوه ای مایل به سرخ.
Stiff, tight, ginger.

لباسها، میز آرایش و صندلیها همه از چوب ماهون قدیمی براق و دارای رنگ قهوه ای مایل به سرخ بودند.
; the wardrobe, the toilet table, the chairs were of darkly polished old mahogany.

با استفاده از مبلمان و پردههای قدیمی که رنگ قهوه ای مایل به قرمز و سرخ تیره داشتند یک اطاق مخصوص و اطاق خواب اضافی هم به طور کامل آماده ساختم.
A spare parlour and bedroomrefurnished entirely, with old mahogany and crimson upholstery:

دخترک جامه زیبائی در برداشت نیمتنهای از مخمل سیاه و با یقه و سر آستینهای سرخ رنگ مایل به قهوه ای، و کلاه منگولهدار و پف کردهای از همان جنس که تسمه چربی سرخ رنگی برکنارش دوخته شده بود.
She was smartly dressed in a black velvet jacket with a reddish brown collar and cuffs, and a bulgy, round tam of the same material with a red leather buckle on the side.

گونههای برجستهی سرخ پوستی و لب بالای بلندی داشت و چشمهای قهوه ای مایل به طلایی که در میان صورتش به شدت گود رفته بود.
the high cheekbones of an Indian, a long upper lip, and enormous deep set dark golden eyes.