(مونث) ولیعهد oor Engels

(مونث) ولیعهد

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

crown princess

naamwoord

Soortgelyke frases

عنوان ولیعهد انگلیس
Prince of Wales

همسر ولیعهد
crown princess

ولیعهد
crown prince · heir apparent · immediate · successor

(فرانسه) همسر ولیعهد (dauphiness هم می گفتند)
dauphine

(اسپانیا و پرتغال) پسر پادشاه (بجز ولیعهد)
infante

(فرانسه - عنوانی که بین سال های 9431 و 0381 به کار می رفت) ولیعهد
dauphin

(روسیه ی تزاری) ولیعهد
czarevitch

voorbeelde

وليعهد براي پيروي از فرماندار به بويه يو خيانت نخواهد كرد. درسته؟
his royal highness won't betray buyeo to follow the governor, right?

بعد او و لال تازه وارد راه افتادند و ولیعهد هم خنده را سر داد که:
So him and the new dummy started off; and the king he laughs, and blethers out:

تنها دليلي كه باعث ميشه همه فكر كنند كه اون وليعهدِ اينه كه دي سو برادر بزرگ است
the only reason for that is because dae so is the eldest son

وليعهد فوت كرده اند
crown prince is dead

برجستهترین نماینده نظریه چهارم شاهزاده بزرگ یعنی ولیعهد بود
Of a fourth opinion the most conspicuous representative was the Tsarevich

?تو داري به ناجي خودت وليعهد بايئو فكر ميكني بانو
you are thinking of your savior, the crown prince of buyeo, miss?

مي خواهيد بگيد ممكنه با اين تصميم جومانگ وليعهد بشه؟
are you saying it is possible for ju mong to become the crown prince?

پس شما میتوانید یک بانوی پزشک برای ولیعهد شوید و
so you can become the physician lady for the crown prince and

بانوی پزشک ولیعهد شوید
the physician lady of the crown prince

هر دو نشستند و ولیعهد گفت:
They sets down then, and the king says:

لباس وليعهد هنوز حاضر نشده
the clothes of crown prince is not ready yet

ولیعهد این را گفت و هر دوشان با لبولوچهی آویزان وای ساده به هم نگاه میکردند.
says the king; and both of them looked pretty sick and tolerable silly.

او دومین پسر امپراتور جونگچئون بود، سئوچئون در سال ۲۵۵ میلادی به عنوان ولیعهد معرفی گردید.
He was the second son of King Jungcheon, and was confirmed as Crown Prince in 255.

خواسته هاي من رو به وليعهد برسون
deliver my will to crown prince

شاهزاده کونستانتین پاولویچ ولیعهد، و کنت رومیانتسف، صدر اعظم،
the Grand Duke Tsarevich Constantine Pavlovich; Count Rumyantsev, the Chancellor;

از سعادت مشاهده پادشاه روم، پسر و ولیعهد امپراطوری که مورد پرستش آنها است، محروم نشوند.
might not be deprived of the pleasure of seeing the King of Rome, the son and heir of their adored monarch.

ولیعهد فرمان داد که من و جیم کشیک بدهیم تا هوا بهتر شود.
so the king told us to both stay on watch till the weather got better

وليعهد متفاوت بود
crown prince was different!

ولیعهد مال خودش را پوشید و به من گفت مال خودم را بپوشم.
now the king put his'n on, and he told me to put mine on.

ولیعهد سرم داد زد که :
The king whirls on me and rips out:

بعد از اين پيروزي ، عاليجناب به وليعهد بيشتر اعتماد خواهند كرد
after this triumph, his majesty will have more trust in the crown prince

دست نگهدارید! من مادر ولیعهد هستم
stop! i'm the mother of the crown prince

مگه وليعهد هميشه با
no doubt didn't the crown prince always

وليعهد چكار مي كنه؟
what's the crown prince doing?

پرني چهارم وليعهد رو كشته
the hidden prince killed crown prince!