ابزار بخاری
fire irons
(کار کننده توسط نیروی بخار) بخاری oor Engels
(کار کننده توسط نیروی بخار) بخاری
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
steam
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
قطعا اين کار رو کردم ، قربان فهميدم که هوا مناسب بخاري نيست
Cheapest prepaid?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
آنها جلوی آتش بخاری بزرگ دیواری در اتاق مطالعه مینشستند
Yeah, it is kind of angry butMIZAN MIZAN
روی سر بخاری ظروف چینی آبی رنگ چیده بودند.
Wanna come on in?MIZAN MIZAN
مالاشا محجوب و خرسند از بالای بخاری به چهرهها ،
There is also a clear awareness of the need for further reforms in order to safeguard the long-term sustainability of pension systems, which is linked to sound public finances.MIZAN MIZAN
این بخاری آنقدر بزرگ نبود که بتواند در مواقع خیلی سرد حتی آشپزخانه را گرم کند.
Why don' t you shut up, please?MIZAN MIZAN
بخاری را به 27 فرانک خریده بود.
Will ya do somethin ' for me, Connor?MIZAN MIZAN
در ابتدا و انتهای آن اطاق یک بخاری میسوخت.
Mm- hmm, with spiral clusterMIZAN MIZAN
دکتر ساوت در اتاق غذاخوری و پشت به بخاری ایستاده بود.
having regard to the UN Charter and specifically Articles # and # and, in Chapter VII, Articles # and # thereofMIZAN MIZAN
وقتی به اتاق رفت، مشاهده کرد که شانس آورده ودراتاق یک بخاری که با باطری کارمیکرد وجود دارد.
Furthermore, the consultation must also include other relevant stakeholders, particularly in order to inform of the best available technical and economic means of implementationMIZAN MIZAN
در کنار بخاری نشسته و مشغول شیر دادن بچه بود.
Do yourself a favourMIZAN MIZAN
آتش بخاری نیز بینقص و سنتی بود؛
I never loved my husband, if that' s what you' re wondering aboutMIZAN MIZAN
کاترین دست مهمانانش را گرفت و آنها را به درون اتاق پذیرایی برد و جلوی بخاری نشاند.
A good shot and a good saveMIZAN MIZAN
معمار لوله بخاری موفق شد با مفرغ چیزی کوچک بو جود آورد.
The decision of the competent authority to write off some of its claims was taken on # July #, when the tax office agreed to the arrangement proposed by the beneficiaryMIZAN MIZAN
با دیگ بخاری بقوه دو هزار و پانصد اسب کشیده میشود.
Like me, Alex was defined by specific events in his youthMIZAN MIZAN
این بود که اگر از وسط حلقهی در بخاری هم نگاه میکرد به خوبی عینکش میدید.
Walruses are the largest seals in the worldMIZAN MIZAN
بیشترشان دیگر دور بخاری پخش و پلا شده بودند و منتظر بودند موقع خداحافظی برسد.
Where the fuck are you?MIZAN MIZAN
از درون بخاری برداشته و روی میز نهاده بود.
Richard and I can take care of ourselvesMIZAN MIZAN
اينجا بخاري داره ، يا به موشها ياد دادي که تو بخاري زغالي ، زغال بريزن ؟
US$ #, #.Back to you, SirOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
آقای ارنشاو در کنار بخاری اتاق پذیرایی روی صندلی نشسته و حالش خیلی خراب است
I' ve had a little too much to drink tooMIZAN MIZAN
ما يه بخاريِ کوچيک داشتيم.
What are you going to do when this blows up in your face?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
پس از روشن شدن بخاری بچهها به نحو قابل ملاحظهای پیشرفت کردند.
IEC #-# Basic environmental testing procedures-Test methods-Test Fc and guidanceMIZAN MIZAN
اتاق بسیار گرم بود، زیرا بخاری تمام روز سوخته بود و پنجرهها را هم کمتر باز کرده بودند.
You okay, R#?GoodMIZAN MIZAN
از همان جایی که ایستاده است، کنار بخاری دیواری، با بی تفاوتی نگاهی به من میاندازد.
Breeding heifersMIZAN MIZAN
او رفت و استیرفورث و من، تنها در کنار بخاری نشستیم.
Oral explanations of voteMIZAN MIZAN
حتی در وسط تابستان نیز باید در اتاقش بخاری روشن باشد،
The information provided by Mr Mantovani, which illustrates that the viability of social systems, especially care services for the elderly, has deteriorated dramatically and that we really do need cooperation at Community level, is equally important.MIZAN MIZAN
1497 sinne gevind in 6 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.