میز خطابه (بیشتر می گویند: lectern)
tribune
(یونان باستان) میز خطابه oor Engels
(یونان باستان) میز خطابه
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
bema
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
خادم کلیسا یک تکه پارچه ابریشمین گل رنگ را جلوی میز خطابه وسط کلیسا گسترد
Maybe the next day; I can' t be sureMIZAN MIZAN
کشیش دوباره به پشت میز خطابه بازگشت
And Paris will take everything that' s valuable and send him on his wayMIZAN MIZAN
کشیش چند قدم جلوتر از آن دو برداشت و پشت میز خطابه ایستاد.
And we gotta find a way to get close to this guyMIZAN MIZAN
و در همین حال باز انگشتانش روی میز خطابه در جستجو بود.
Language in which the application was lodged: ItalianMIZAN MIZAN
در این حین روحانیون ردا پوشیده بودند و کشیش و شماس پشت میز خطابه نزدیک مدخل کلیسا قرار گرفتند.
next appointmentMIZAN MIZAN
و به سوی میز خطابه برد، شور و شوقشان باز هم بیشتر شد. در این اثناء صدایی بم طنین افکند: شادی کن، ای یوشع!
I need to speak to Agent Prentiss and one of her superiorsMIZAN MIZAN
کشیش ، که پیرمرد کوچک اندامی بود با ریش تنک فلفل نمکی و چشمان پر مهر و خسته ، در کنار میز خطابه ایستاده بود و کتاب دعایی را ورق میزد.
We always call it Delicious Death.Letty?MIZAN MIZAN
و زمانی که کشیش عسلی خود را عقب زد و دستهای هر دو را در دست خود گرفت و به سوی میز خطابه برد، شور و شوقشان باز هم بیشتر شد. در این اثناء صدایی بم طنین افکند: شادی کن، ای یوشع!
Tim' s staying with his motherMIZAN MIZAN
میتوان از صندلی، میز و حصیرهای کنار خوابگاه در خطابه حرف زد؟
Hey, at least I' ve got an apartmentMIZAN MIZAN
9 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.