خرید سهام با قید این شرط که اگر بهای آنها از حد معینی پایین تر رفت خود بخود توسط دلال به فروش برسند
call loan
بهای خرید oor Engels
بهای خرید
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
Cost of Goods Sold
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
(۱تیموتاؤس ۲:۵،۶؛ ۱قرنتیان ۱۵:۴۵) آری، آن فدیه «در راه همه» بود به این ترتیب که او بهای خرید کل خانوادهٔ بشری را پرداخت.
I needed youjw2019 jw2019
دشمن با حرارت یادگارهای تاریخی، آن را به بهای دویست فرانک خرید و اره کرده و برد.
Being happy is an excellent goalMIZAN MIZAN
زنهای دیگر پول شوهرانشان را میدزدند: بعضی شوهرهاگمان میکنند که میشود پارچههای کشمیری را که یک صد لوئی ارزش دارد به بهای پانصد فرانک خرید، بعضی دیگر تصور میکنندکه همین پارچه پانصد فرانکی را میشود به بهای یک صد لوئی خرید.
She moves out of town and sends Christmas cards to both of usMIZAN MIZAN
اگر اطاق متصدی زنگ نبود، چیزی راجع به دیوارها و یا سقف مطرح میشد، و یا نیمکت شکستهای که نجار برای روب راه کردن آن ده شلینگ دستمزد مطالبه میکرد و یا خرید هفت جلد کتاب اشعار دعا که بهای هر جلد آن به بیش از یک و نیم شلینگ بالغ میشد و یا گرفتگی لوله بخاری و بالاخره اجرت جاروکشی که دو و نیم شلینگ هزینه داشت.
Are yu sure they all die young?MIZAN MIZAN
اگر فقط میتوانست به نحوی از انحاء این کت را برای هورتنس بخرد اگر آن کت بهای معقولی میداشت و او میتوانست به هورتنس قول دهد که تا فلان تاریخ آن را برایش خواهد خرید، آن وقت چه میشد؟
A kind of evil in its greatest formMIZAN MIZAN
5 sinne gevind in 1 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.