دستار oor Engels

دستار

naamwoord

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

turban

naamwoord

man's head-dress

پسر که فرزانگي پدر خود را با پوشيدن دستار به ارث نمي برد
A son does not inherit his father's wisdom simply by wearing his turban.

diadem

verb noun

pillbox · toque · agent

voorbeelde

همان دستار جنونآمیز، همان گوشوارههای آویزان، همان دستبندهای از جنس استخوان
her mad turbans, her earrings and bracelets made of bone

همان طور که با دستار کلنجار میرفت چشمش به مالفوی افتاد که به او پوزخند میزد.
there was Malfoy, laughing at him as he struggled with it

دستار خانم مورگن ايشون امروز نيستند
She's not in today.

خواب دید دستار پروفسور کویی رل را روی سرش گذاشته و
He was wearing Professor Quirrell's turban

یقهاش باز و شانههایش برهنه بود، چندین و چند گردنبند رنگارنگ به گردن و یک دستار سفید به سر داشت.
a low cut top that left her shoulders bare, a handful of colored necklaces, and a white turban.

اما دستار به سرش قفل شده بود و سرش را درد میآورد.
but it tightened painfully

هیچ ترک دستار به سری یا مزدور و نی زی یا مالایایی نمیتوانست با چنان بدخواهی آشکار او را زده باشد.
No turbaned Turk, no hired Venetian or Malay, could have smote him with more seeming malice.

پس باید فکر کنید که دریانوردان به چه عواطفی به این شرقی پیر که آن بالا در آن ساعت غیر معمول بر چوب ایستاده بود در حالی که دستار او و ماه مصاحب یکدیگر میشدند مینگریستند.
You may think with what emotions, then, the seamen beheld this old Oriental perched aloft at such unusual hours; his turban and the moon, companions in one sky.

دستار به او میگفت که باید فوراً به گروه اسلایترین برود
telling him he must transfer to Slytherin at once, because it was his destiny.

انابه عنوان دستار و رفیق او کاملاً قابل قبول خواهد بود؛
As his curate, his comrade, all would be right:

استادی که بینی عقابی داشت از پشت دستار کویی رل نگاهی به چشمهای هری انداخت
The hook nosed teacher looked past Quirrell's turban straight into Harry's eyes

پسر که فرزانگي پدر خود را با پوشيدن دستار به ارث نمي برد
A son does not inherit his father's wisdom simply by wearing his turban.

اهب خطاب به پیرمرد سفید دستار که در رأس آن گروه بود فریاد زد: فتح اللّه همه چیز حاضر شد؟
Ahab cried out to the white turbaned old man at their head, All ready there, Fedallah?

دستار با او صحبت میکند.
kept talking to him

جیمز شغل خود در صنعت پرونوگرافی را به عنوان دستار بازیگر تیاس جیا دارلینگ آغاز کرد و در فیلم Transsexual Babysitters 4 به شکوفایی رسید .
James began her career in the porn industry as an assistant to transsexual performer Gia Darling, and later made her film debut in Transsexual Babysitters 4.

در ختم رقابتها برای ورزشکار برنده معمولاً یک چپن سبز با یک دستار و پول نقد به گونه تحفه داده میشد.
Winners of the title competition typically receive money and a crown.

دستار سنگین و سنگینتر میشد.
it got heavier and heavier;

باز هم آن فتح اللّه که مویش را دستار مانند بر سر بسته بود تا دم آخر رازی ناگشوده ماند.
yet that hair turbaned Fedallah remained a muffled mystery to the last.

اما بالای این همه سیاهی به نحو عجیبی دستار سفید براقی قرار داشت
But strangely crowning this ebonness was a glistening white plaited turban

نزدیک بانویی دستار به سر و مردی طاس
Near a lady in a turban and a bald old man

پروفسور کوی پرل که دستار مسخرهای به سر داشت با یکی از اساتید گفتگو میکرد که پوست زرد رنگ و بینی عقابی داشت و به مویش روغن زده بود.
Professor Quirrell, in his absurd turban, was talking to a teacher with greasy black hair, a hooked nose, and sallow skin.