دارای رنگ مرده
cadaveric
رنگ مرده oor Engels
رنگ مرده
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
ghastliness
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
لحظهای دیگر کاهنهای کلیسای جامع با شنلهایی به سفیدی رنگ مرده با ابهت عبور کردند.
' Cause we could work something outMIZAN MIZAN
رنگ دلاک مثل رنگ مرده شد.
You serious?MIZAN MIZAN
در حقیقت چهره آقای بولست رود که همواره رنگ باخته بود اکنون به رنگ مرده شباهت داشت.
Call me when you' re outMIZAN MIZAN
اکنون یک صلیب زرین باریک و بلند، که برفراز شمعهای افروخته حمل میشد، گذشت؛ لحظهای دیگر کاهنهای کلیسای جامع با شنلهایی به سفیدی رنگ مرده با ابهت عبور کردند.
I got it!I got itMIZAN MIZAN
دونیاجان با لبانی رنگ پریده چون مرده، زمزمه کرد:
Just go through the door, along the passage and up the stairsMIZAN MIZAN
یک لب خنده کم رنگ به اون مرده دستپاچه زدم
Piras, Mereu, I' il show you where to parkMIZAN MIZAN
مانند مرده رنگ از چهرهاش پرید
I' ve broken throughMIZAN MIZAN
آخر کار، دستهایش که ساعتها در دستکش ماند بود، شبیه ماهیهای مرده رنگ ورورفته میشد
Everybody stop!MIZAN MIZAN
برگهای نارنجی قهوه ای بی رنگ، خشک و مرده،
Now this may hurt, but it won' t take longMIZAN MIZAN
و راست بر صندلی نشست، بازوها باز و لرزان، رم دیده، مرده رنگ، مات مزده، برق مسرتی بیکران در چشمان.
This celebration demonstrates how far we have come in developing, not only the integrated maritime policy, but a new vision for Europe's oceans and seas. It also shows how involved all European institutions have been every step of the way.MIZAN MIZAN
اگه مرده بود رنگ چشماشو چه جوري ديدي ؟
But here you are making us chocolate soufflés and you' re apologizingOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
زورقی که بادبان آن رنگ ملایم به رگهای مرده داشت نرم پیش آمد،
It' s Sunday...... but I saw the mailmanMIZAN MIZAN
آسمان سرخ رنگ که همچون جسد مرده لکههای کبودی بر آن بود بر فراز آسیا تاریک میشد.
total harvested area of vegetables, melons and strawberries (TableMIZAN MIZAN
آن لبان متبسم و آن قیافه رنگ پریده که چون مرده به نظر میرسید!
That' s why men get frustrated...... when we see women reading articles...... like " Where to Meet Men. "MIZAN MIZAN
پرانسس ، يه پرنده مرده سياه رنگ کنار در اتاقتون افتاده / * اصطلاح * /
Excuse us, ladiesOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
مردی که دست و پا میزد، کلاهش بر زمین افتاده بود، و زنی در حال لگد زدن و مشت زدن، بیکلاه، زوزهکنان، بیدندان، بیمو، مرده رنگ از خشم، مخوف.
Do you like your men... burnt?MIZAN MIZAN
که بیدار میکرد مرده را با رنگ اش:
What bothers me, James, is just as we were getting close... to solving this thing you pulled awayMIZAN MIZAN
مردمی که در اینجا کار میکردند، از یک قانون قدیمی طبیعت پیروی میکردند، همان قانونی که با قرقره در پائیز به رنگ برگ مرده و در زمستان برنگ برف درمیآید و حرباء وقتی روی کندهای خوابیده است سیاه و وقتی بسوی یک برگ حرکت میکند برنگ سبز درمیآید.
Council was able to accept partially amendments #, #, #, #, # (as a compromise, Council adopted a provision stating that only reduced weekly rest periods may be taken in a vehicle) and # (Council considers the provisions contained in Article #.# and #.# to be roughly equivalentMIZAN MIZAN
بیشتر عکسهای گرفته شده از گرازماهی بورمایستر از نمونههای مرده برداشته شدهاند که رنگ بدن آنها را سیاه نشان میدهند.
I think you knowWikiMatrix WikiMatrix
خوزه آرکادیو از نظر ظاهری لاغرتر، موقرتر و متفکر مینمود و مانند عربهای دوران جنگهای صلیبی، غمگین و رنگ صورتاش مانند آدمهای مادر مرده زرد شده بود.
Why couldn' t I sneer when he tries to kill himself... feel proud when he doesn' t?MIZAN MIZAN
چهرهاش بر اثر اضطراب و ترس از زندگی زندان مانندش چنان رنگ پریده مینمود که گویی نخفته بلکه مرده است؛
Don' t drop meMIZAN MIZAN
رنگ پریده و سرد بودی و آنها ترسیدند که مرده باشی، یا حتی بدتر.
Why don' t you give it up?MIZAN MIZAN
لايه قرمز، لايه زمخت بيرونى از پوست مرده است، اما لايه قهوهاى و لايه سرخ رنگ پر از سلولهاى ايمنى هستند.
Michael, the pressurized co# tanksHave become dangerously overheatedted2019 ted2019
و وقتی دنهتور دوباره فرود آمد نزد فارامیر رفت و بی آن که چیزی بگوید کنار بالین او نشست، اما چهرهی فرمانروا رنگ پریده بود و بیش از چهرهی پسرش حالتی مرده وار داشت.
I think it' s supposed to be lousy so the rest is gonna seem easierMIZAN MIZAN
در میان گلولای انباشته شده در خیابانها، بقایای پوسیدهی اثاثیه و مبلمان منازل، اسکلت حیوانات مرده که رویشان سوسن قرمز رنگ روییده بود و از بقایای خارجیان تازه وارد که در اثر ادامهی بارندگی به همان سرعت که آمده بودند، جان خود را برداشته و در رفته بودند، خاطرهیی بیش نمانده بود.
I' ve changed it to the " Queen of Spades. "MIZAN MIZAN
29 sinne gevind in 4 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.