ریش شدن oor Engels

ریش شدن

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

abrasion

naamwoord
farsilookup.com

ulcerate

werkwoord
Open Multilingual Wordnet

wound

verb noun adjective
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
دوستان ريش دارت چي شدن ؟
and allowed to import it!OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
. افراد سيه ريش بهمون نزديک شدن
We' ve begun outfitting Voyager with Admiral Janeway' s upgradesOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
خاطرهی خفتی که از رد شدن خواستگاریاش قلب او را ریش میکرد، چنان بود که گویی زخمی تازه بر او رسیده است.
You are not far from the kingdom of God, Joseph of ArimatheaMIZAN MIZAN
پیرمرد طاس تندرست که ریش پهن و قرمزش در اطراف گونه ها رو به خاکستری شدن داشت،
It' s only two yearsMIZAN MIZAN
عبارت بودند از دریافت پیام تشکیلشده از کلمات چاپی، دیدن جاسوس ریش سیاه در درشکه تک اسبه، گم شدن پوتین قهوه ای نو، گم شدن پوتین سیاه کهنه و حالا هم پیدا شدن پوتین قهوه ای نو.
Open the door now!MIZAN MIZAN
آن دو به گرگ نر جوان و لاغری که پوست خاکست ریش ته رنگ آبی داشت و زخم بد شکلی که در حال خوب شدن بود، حملهور شده بودند.
Unknown argument typeMIZAN MIZAN
همه چیز از یادآوری برای ریش تراشیدن قبل از ملاقات با فلگ تا کنترل موجودی داروخانههای شهر قبل از کم شدن مرفین وکدئین درآن نوشته شده بود.
This can' t help you get them backMIZAN MIZAN
پیرمرد طاس تندرست که ریش پهن و قرمزش در اطراف گونهها رو به خاکستری شدن داشت، دروازه را گشود و خود را به تیر دروازه چسباند تا اسبها رد شوند و پس از آن که سورچی را در حیاط تازه ساز نظیف و پاکیزه در جایی منزل داد، لهوین را به داخل دعوت کرد.
And he had like veins or something spread out all over himMIZAN MIZAN
8 sinne gevind in 3 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.