زن ابستن oor Engels

زن ابستن

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

gravida

naamwoord
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
زن آبستن در اتاق من است.
I' il go get the carMIZAN MIZAN
این زن آبستن بود.
Thank you, kind lady!MIZAN MIZAN
روح، مانند زن آبستن، با نگاهی در خود فرورفته خاموش میماند؛
I think you' il find the King a less democratic man than myselfMIZAN MIZAN
آن دو بار دیگر با هم گرد میآیند تا دوباره زن آبستن شود
I know that the idea... of taking a breath without pain sounds like heaven... and when you' re dead, you don' t breathe... soMIZAN MIZAN
ابتدا یک سستی نامشخّص و پرتوان، آن شادی مبهم خوشهٔ پر آب انگور و گندم نورس و زن آبستن که میوهٔ رسیدهٔ خود را در کنار خویش نهفته میدارد...
We were more like sisters, I guessMIZAN MIZAN
وقتشه برم و با نازاها قشنگ برخورد کنم ( آبستن شدن از راه لقاح بجاي زن نازا )
Good night, daughterOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
در آخر سال بعد وقتی به وطن بازمیگشتند، فرمینا داثا شش ماهه آبستن بود و خود را سعادتمندترین زن جهان حساب میکرد.
Praise Jesus, this woman is injuredMIZAN MIZAN
به گفتهی زن شیردوش، از نه ماده گاوف چند رأس آبستن و چند رأس دیگر تازه گوساله زاییده بودند و بقیه همه پیر و یا از شیر رفته بودند.
You can' t prove any of thisMIZAN MIZAN
به گفته ی زن شیردوش، از نه ماده گاوف چند رأس آبستن و چند رأس دیگر تازه گوساله زاییده بودند و بقیه همه پیر و یا از شیر رفته بودند.
There is a danger here that, in view of the Commission's many areas of responsibility, not enough resources will be allocated within the Commission to implementation of the strategyMIZAN MIZAN
بعد گفتوگو و رشته صحبت به اینجا کشید مکه به زن گفت که دلش میخواهد رابطهشان یک رابطه افلاطونی باشد و زن، در حالی که به یاد یکی از رویدادهای گذشته مشترکشان افتاده بود، به این فکر افتاد که حتما از احتمال آبستن شدن وی بیم دارد.
Get me a wet towelMIZAN MIZAN
10 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.