مرده وار oor Engels

مرده وار

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

deadly

adjective adverb
farsilookup.com

deathy

adjektief
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
قایق در هالهای از سکون و سکوتی مرده وار فرو رفت.
Yourdad' s been sentencedMIZAN MIZAN
زندگی از آن رخت بر بست و حالتی مرده وار و بی جان جای آن را گرفت.
He knows what he' s doing perfectly wellMIZAN MIZAN
و وقتی دنهتور دوباره فرود آمد نزد فارامیر رفت و بی آن که چیزی بگوید کنار بالین او نشست، اما چهرهی فرمانروا رنگ پریده بود و بیش از چهرهی پسرش حالتی مرده وار داشت.
It' s a long storyMIZAN MIZAN
سه سال پیش، وقتی متوجه شدم که پدرم در بخش ساقه مغزش دچار سکته جدی شده بود، وارد اتاقش در آی سی یو در موسسه عصب شناسی مونترال شدم و او را در حالیکه بیحرکت و مرده وار دراز کشیده بودم و به دستگاه تنفسی وصل بود، یافتم.
We can finish the questioning downstairsted2019 ted2019
بعد از اون با مرگي ديوانه وار مرده.
You called out for meOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
نزدیک دروازه توقف کرد و با حیرتی آرام و شبح وار به عقب نگریست: مرده است.
Even if they lose this gameMIZAN MIZAN
6 sinne gevind in 1 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.