مرز نشین oor Engels
مرز نشین
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
forntiersman
frontiersman
marchman
plainsman
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
و بسیار طبیعی است اگر او برای گذراندن نشریههایش از مرز پاپ نشین از دوستی آنان استفاده کند.
Uh, I mean, I mean, we' ve- we' ve- we' ve done stuffMIZAN MIZAN
حتی این زحمت را هم به خود نمیدهد که ادامه ارتباطش را با قاچاقچیانی که در ماجرای ساوینیو با آنان آشنا شده است انکار کند؛ و بسیار طبیعی است اگر او برای گذراندن نشریههایش از مرز پاپ نشین از دوستی آنان استفاده کند.
Here I thought I was the only oneMIZAN MIZAN
بهمین دلیل است که درماه ژوئن امسال، جمعیت شهرنشین و زاغه نشین ما از مرز ۵۱ درصد گذشت.
A few years later, the government extended the Wheat Board's authority to barleyted2019 ted2019
من آن روزها یک دفتری داشتم که هم مرز یک محله زاغه نشین بود، یک زاغه نشین شهری، بنابرای یک دیوار جدا کننده ای بین دفتر من وآن زاغه نشین شهری وجود داشت.
Youre not getting paid at your job?ted2019 ted2019
4 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.