ورقلمبیده oor Engels

ورقلمبیده

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

bulgy

adjektief
farsilookup.com

eminent

adjektief
farsilookup.com

extrusive

adjective noun
farsilookup.com

En 4 vertalings meer. Besonderhede is ter wille van die beknoptheid verborge

protrusive · protuberant · walleye · prominent

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

Soortgelyke frases

چشم ورقلمبیده
goggle-eyed
چیز ورقلمبیده
protuberance
هر چیز ورقلمبیده
protrusion
دارای چشم های ورقلمبیده
popeyed

voorbeelde

Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
از نظر ما، بونوئل، هیکلی پهلوانی داشت و چشمان سیاهش کمی ورقلمبیده بودند، او درست همانطوری به نظر میرسید که در فیلم سگ اندلسی مشغول تیز کردن تیغ ریشتراشی بود که قرار بود با آن، آن چشم باز را به دو نیم تقسیم کند».
Thank you so muchWikiMatrix WikiMatrix
کاکا سیاهها از تیر تاق با چشمهای ورقلمبیده آویز ون بودن،
You row this boat, huh?MIZAN MIZAN
هنوز هم عضلاتش به طور بارزی ورقلمبیده و برجسته بود.
She' il be by to pick it upMIZAN MIZAN
آنگاه کلهای گرد و ریشو دارای موهای جوگندمی، بیکلاه و با حالت حقبجانب با چشمهای ورقلمبیده هویدا گشت.
Is it clear to the hon. member?MIZAN MIZAN
اون لاغر استخوني هس با اون چشاي ورقلمبيده و كون سفيدش...
But it is lundy' s ballgame.But he listens to youOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
سپس آقای هایت از جالباسی کوچکی که در گوشه اتاق قدیمی و بوی نا گرفتهاش قرار داشت کلاه حصیری بزرگ و لبه نرمی را که انحنای رو به پائین لبهاش سبیل پرپشت و و چشمهای مهربان و در عین حال ورقلمبیده و غولآسایش را برجستهتر نشان میداد، بیرون آورد و پس از آنکه آن را روی سرخود مرتب کرد، رو به نیوکام ادامه داد: من یه نک پا میرم دفتر کلانتر.
Remain united; forget your quarrels; cultivate friendshipMIZAN MIZAN
اونها اونقدرهام ورقلمبيده نيستن.
According to the Commission services' January # interim forecast, Spanish GDP growth would have decelerated in # to#,# % in real termsOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
از اون چشماي ورقلمبيده ت معلومه هيپوفيزش سالمه
Let' s see here.You' ve seen this one?. Pull the rabbit out of the hatOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
بالاتنه، ساقها و بازوانش چنین به نظر میآید که از میان لباسش ورقلمبیده است
Review of use of allowancesMIZAN MIZAN
9 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.