کوشک oor Engels

کوشک

naamwoord

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

palace

naamwoord
en
large, lavish residence
en.wiktionary2016

mansion

naamwoord
en
large house or building
en.wiktionary.org

villa

naamwoord
en
a house used as a retreat
en.wiktionary2016

En 4 vertalings meer. Besonderhede is ter wille van die beknoptheid verborge

chateau · summerhouse · belvidere · castle

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

Soortgelyke frases

کوشک B( -2 بزرگ - در واتیکان) تالار سرپوشیده (که مجموعه ی هنری در آن به نمایش گذاشته می شود)
belvedere
(در ایران و ترکیه) کوشک
kiosk

voorbeelde

Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
جد خانوادهیی که امروز در این خانه مسکن دارد، همان وان کیلسوم باغبان قدیم کوشک بود
Oh, to see her faceMIZAN MIZAN
امپراطور با عده کثیری از بزرگان دربار خود بدان کوشک برآمده بود تا از آنجا بتواند مرا بنگرد.
It' s anesthesiaMIZAN MIZAN
و از قراری که معلوم است اینجا باید نزدیک باشد به کوشک نارنجستان که آتوز را محبوس کردهاند،
Multiplexed hydrophone group signals designed to operate at depths exceeding # m or having an adjustable or removable depth sensing device in order to operate at depths exceeding # m; orMIZAN MIZAN
گیوم وان کیلسوم در اوگومونبرای نگهبانی کوشک ماند و در کنج سردابی پنهان شد.
You can call me whatever you wantMIZAN MIZAN
و همچنان به وی بگویید که جناب عالی بنده را در کوشک نارنجستان منزل دادهاند، و وعده کردهاند که بنده را ملاقات نمایند،
Got to start taking better care of ourselvesMIZAN MIZAN
کوشک به منزله برج بکار رفت، معبد، سنگر موقت گردید.
Her mother diedMIZAN MIZAN
و به جهت اینکه به دلخواه صحبت نماییم و غیری به میان نیاید مسی و کنت را میبری به همان کوشک نارنجستان که گفتم، و چون آنجا محل گردش من است،
Who do I call?MIZAN MIZAN
از این دو، کوشک B بهتر حفظ شدهاست.
Today, I don' t know, you' re kinda like an agent who possibly won' t return a callWikiMatrix WikiMatrix
کومینژس گفت که: خواهش کنت این است که او را نیز در پهلوی دارتینیان بگذارید، که در کوشک دیگر در مقابل کوشک نارنجستان است.
Might not be what you' re used to, but it' s goodMIZAN MIZAN
مردم نواحی حومه سن ژرمن و کوشک مارسان آرزومند بودند که مسی و دلاوو رئیس پلیسشان باشد، به دلیل تقدس او.
I wanna get past thisMIZAN MIZAN
پرسید که این ابنیه چه چیز است؟ و کو مین ژس گفت اینها پشت کوشک دیگری است که در آنجا رفقای شما محبوساند،
They run offMIZAN MIZAN
دیدم که امپراطور از کوشک فرود آمده.
The type of glide path reference and runway guidance such as visual aids, MLS, #D–NAV, ILS, LLZ, VOR, NDBMIZAN MIZAN
کوشک (امروزه شناختهشده در ترکمنستان با نام گوشگی) یک رود است که بخشی از مسیرش را قسمتی از مرز افغانستان و ترکمنستان تشکیل میدهد و قبلاً نیز برای تشکیل مرزهای جنوبی امپراتوری روسیه و یا اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی بکار میرفت.
Why, it ruins the viewWikiMatrix WikiMatrix
و در دو طرفش دو کوشکی که در یکی دارتینیان و در دیگری آتوز را محبوس نموده بودند، در پشت و منتهای این دو کوشک پارک بود.
Maybe bodyguards, but they look like mercs to meMIZAN MIZAN
اوگومون دو دروازه دارد: دروازه جنوبی که مدخل کوشک است
Whatever you doMIZAN MIZAN
گفت: در کوشک نارنجستان در مقابل کوشکی که قراولان و مستحفظین منزل دارند،
Mister and MissisMIZAN MIZAN
این یک کوشک بود، و اکنون، قلعهیی بیش نیست.
No, that looks pretty good.Looks good.... as for the upcoming trade negotiations in the Far East, a team of negotiators has been working with the Chinese... in an effort to streamline the proceedings... and lay the groundwork for the President' s trip next weekMIZAN MIZAN
در واقع هوشت ملکی بود نزدیک ایونویل که او اخیرا کوشک اربابی آن را با دو مزرعه که شخصا و بدون زحمت زیاد زراعت میکرد، بدست آورده بود.
The beans smell delicious, SergeantMIZAN MIZAN
18 sinne gevind in 3 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.