کوشک B( -2 بزرگ - در واتیکان) تالار سرپوشیده (که مجموعه ی هنری در آن به نمایش گذاشته می شود)
belvedere
(در ایران و ترکیه) کوشک oor Engels
(در ایران و ترکیه) کوشک
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
kiosk
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
جد خانوادهیی که امروز در این خانه مسکن دارد، همان وان کیلسوم باغبان قدیم کوشک بود
You don' t hide from these guysMIZAN MIZAN
امپراطور با عده کثیری از بزرگان دربار خود بدان کوشک برآمده بود تا از آنجا بتواند مرا بنگرد.
That' s the main customer- service branchMIZAN MIZAN
و از قراری که معلوم است اینجا باید نزدیک باشد به کوشک نارنجستان که آتوز را محبوس کردهاند،
You want serious?MIZAN MIZAN
گیوم وان کیلسوم در اوگومونبرای نگهبانی کوشک ماند و در کنج سردابی پنهان شد.
The two of you... can never be togetherMIZAN MIZAN
کوشک به منزله برج بکار رفت، معبد، سنگر موقت گردید.
box (Box #) with one of the following wordsMIZAN MIZAN
از این دو، کوشک B بهتر حفظ شدهاست.
Just go through the door, along the passage and up the stairsWikiMatrix WikiMatrix
دیدم که امپراطور از کوشک فرود آمده.
How much for the jeans?MIZAN MIZAN
اوگومون دو دروازه دارد: دروازه جنوبی که مدخل کوشک است
leased line point-to-point circuits, orMIZAN MIZAN
گفت: در کوشک نارنجستان در مقابل کوشکی که قراولان و مستحفظین منزل دارند،
She-- She didn' t want to make you feel obligated.(Gasps) ohMIZAN MIZAN
این یک کوشک بود، و اکنون، قلعهیی بیش نیست.
• Trade-marksMIZAN MIZAN
مردم نواحی حومه سن ژرمن و کوشک مارسان آرزومند بودند که مسی و دلاوو رئیس پلیسشان باشد، به دلیل تقدس او.
Come on.Where do you think you are?MIZAN MIZAN
و همچنان به وی بگویید که جناب عالی بنده را در کوشک نارنجستان منزل دادهاند، و وعده کردهاند که بنده را ملاقات نمایند،
Well, they hit puberty, seem to lose all respect for youMIZAN MIZAN
پرسید که این ابنیه چه چیز است؟ و کو مین ژس گفت اینها پشت کوشک دیگری است که در آنجا رفقای شما محبوساند،
N,N-bis(#-hydroxyethyl)oleamideMIZAN MIZAN
کومینژس گفت که: خواهش کنت این است که او را نیز در پهلوی دارتینیان بگذارید، که در کوشک دیگر در مقابل کوشک نارنجستان است.
I want you to bring her in every week for special treatmentMIZAN MIZAN
و در دو طرفش دو کوشکی که در یکی دارتینیان و در دیگری آتوز را محبوس نموده بودند، در پشت و منتهای این دو کوشک پارک بود.
Yeah, but they cook breakfast and stuffMIZAN MIZAN
در واقع هوشت ملکی بود نزدیک ایونویل که او اخیرا کوشک اربابی آن را با دو مزرعه که شخصا و بدون زحمت زیاد زراعت میکرد، بدست آورده بود.
For $#, I got Jerry Garcia in a pouch, manMIZAN MIZAN
و به جهت اینکه به دلخواه صحبت نماییم و غیری به میان نیاید مسی و کنت را میبری به همان کوشک نارنجستان که گفتم، و چون آنجا محل گردش من است،
What is this?MIZAN MIZAN
کوشک (امروزه شناختهشده در ترکمنستان با نام گوشگی) یک رود است که بخشی از مسیرش را قسمتی از مرز افغانستان و ترکمنستان تشکیل میدهد و قبلاً نیز برای تشکیل مرزهای جنوبی امپراتوری روسیه و یا اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی بکار میرفت.
Right between the dog boy and the two- headed rattlesnakeWikiMatrix WikiMatrix
18 sinne gevind in 4 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.