(جانور شناسی) زیپو (نوعی گاو کوهان دار بومی هند و افریقا: Bos indicus)
zebu
کوهان دار oor Engels
کوهان دار
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
gibbous
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
به سوي گاوميش هاي کوهان دار ، دوست من.
I' il get you outOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
این گوشت گاومیش کوهان دار امریکاییه یا گوشت گوزن شمالی ؟
And I-- and I don' t know how we' re gonna manageOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
کشاورزان ثروتمند لو ویکی شما به اندازه بوفالو و گاو کوهان دار وحشی، کنجکاوند
Who has made us outsiders?MIZAN MIZAN
یک نهنگ کوهان دار می تونه امواج صوتی رو در سراسر یک اقیانوس مخابره کنه.
But as Faye Dunaway, I think it was, she said... with " Bonnie And Clyde ", she tried to give people what they wantedted2019 ted2019
این گوزن شمالی است که در تقلای جماع کردن با یک مجسمه برنزی گاومیش کوهان دار آمریکایی است.
Geronimo between here and Lordsburg, with my horse, I thinkted2019 ted2019
و همچنین آخرین پناه برای بزرگترین گله ی گاومیش کوهان دار آمریکایی، و همچنین، البته، منزلگاهی حساس و مهم برای تمامی گونه های دیگر می باشد.
I told you to forget that klootchted2019 ted2019
6 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.