(ذرات بلورین یخ که در آب های سرد تشکیل می شود ولی تلاطم آب موجب می شود که آب کاملا یخ نبندد) یخ ریزه
frazil
یخ ریزه oor Engels
یخ ریزه
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
frazil
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
با دست کوچکش که در دستکشی سیاه بود، سوزنهای یخ ریزه را از پوستینش سترد و
Oh, that' s what this is aboutMIZAN MIZAN
با دست کوچکش که در دستکشی سیاه بود، سوزنهای یخ ریزه را از پوستینش سترد و گفت: تحسین شما واقعاً تحسین است، این جا هنوز شما را سرسره باز بی نظیری میدانند.
Personally, I think you have to play the cards you' re dealtMIZAN MIZAN
به محض وارد شدن قطار، سکو به ارتعاش درآمد، دمههای بخار توسط هوای یخبندان به پایین رانده میشد، سنبهی چرخ وسط آهسته و آهنگین بلند میشد و امتداد مییافت، هیکل پیچیده در بالاپوش و خمیدهی رانندهی لوکوموتیو، پوشیده از یخ ریزه پدیدار شد.
Member State checks prior to issuing the alertMIZAN MIZAN
3 sinne gevind in 1 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.