drum major oor Persies

drum major

naamwoord

One who conducts and commands a marching band.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

(موسیقی مارش - دسته ی نوازندگان در حال رژه یا گام برداری) پیشگام نوازندگان

رهبر مارش

voorbeelde

The dwarf adores the drum major.
مرد پست قد، سرکرده بلند قد طبالان را میپرستد.

To California or any place'every one a drum major leading a parade of hurts, marching with our bitterness.
در راه کالیفرنی یا هر جای دی گه هر یک از ماه، پیش قراول لشکری از رنجها و دردها، با قلبی پر از تلخی و اندوه قدم برمیداریم

reaching for her hat, which was big enough to be a drum major's, and full of ostrich feathers.
و دستش را دراز کرد تا کلاهش را که پر از پر شترمرغ بود و به کلاه سر دسته طبالها میمانست بردارد.

In the majority of African cultures, women have been forbidden to play drums and percussion for a very long time.
دراکثر فرهنگهای آفریقایی، زنها از نواختن طبل و دنبک برای مدت زمان زیادی منع شده اند.