expenditure oor Persies

expenditure

/ɪkˈspɛndɪtʃə/ naamwoord

(countable, uncountable) Act of expending or paying out.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

مخارج

naamwoord

To these sheets he attached a full statement of expenditure.
او یک بیانیه کامل از مخارج را باینگزارش ضمیمه نمود.

هزینه

naamwoord

Three, decrease per capita expenditure across a continuum.
سه، سرانه هزینه را در یک طیف کاهش دهید.

مصرف

naamwoord

خرج · صرف · برآمد · خروج · خرج – مخارج · هزینه ها

Expenditure

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

مصرف

naamwoord

Soortgelyke frases

compensating expenditure
مخارج جبران کننده

expenditure authorized
مخارج مصوب

national expenditure
مخارج ملي · هزینه ملی

Capital expenditure budget
بودجه مصارف هزینه ای

Expenditure; Out Go; Expense; Charge; Command
مخارج

current expenditures
مخارج جاری

capital expenditure
(اقتصاد) هزینه ی سرمایه ای · سرمایه ای که صرف بهترسازی ابزار و تجهیزات شود (نه صرف هزینه های روزمره)

expenditure tax
مالیات بر مخارج

administrative expenditure
هزینه اداری

voorbeelde

With the world's fifth largest military expenditure, second largest armed force, sixth largest economy by nominal rates and third largest economy in terms of purchasing power parity, India is a regional power, a nuclear power, a nascent global power and a potential superpower.
با پنجمین نیروی نظامی از نظر هزینهها در جهان، دومین نیروی بزرگ مسلح، ششمین اقتصاد بزرگ جهان با نرخ اسمی و سومین اقتصاد از لحاظ برابری قدرت خرید هند یک قدرت منطقهای، یک قدرت هستهای، و یک قدرت جهانی نوظهور و یک ابرقدرت بالقوه است.

Without considering any tax benefits or other utility charges, annual energy expenditures were reduced by $7,200 or $0.07/square foot.(This figure is for energy charges as well as peak demand charges).
بدون در نظر گرفتن مزایای مربوط به مالیات و هزینههای تأسیسات، مصرف سالانهٔ انرژی به مقدار ۷۲۰۰ دلار ۰٫۰۷ دلار در هر فوت مربع کاهش یافت (این مقدار مربوط به هزینهٔ انرژی و هزینهٔ اوج تقاضاست).

All output (O) produced by firms is purchased by households through their expenditure (E).
تمام خروجی (O) تولید شده شرکتها، توسط خانوار از طریق هزینه شان (E) خریداری میشود.

The Federal Election Campaign Act of 1971 required candidates to disclose sources of campaign contributions and campaign expenditure.
قانون فدرال تبلیغات انتخاباتی مصوب ۱۹۷۱ از نامزدها میخواهد که منابع کمکهای تبلیغاتی و هزینههای تبلیغات خود را اعلام کنند.

No large capital expenditures dragging profits down.
چطور با این هزینه های هنگفت سود کم شده

Development and security expenditures are expected to increase, while resources are likely to remain tight.
نیازمندی به مصارف انکشافی و هزینه های امنیتی افزایش خواهند یافت، ولی برخلاف منابع مالی موجود کافی نخواهد بود.

as a one-time expenditure, then
به عنوان يه هزينه پيشگيرانه در نظر بگيريم

Production forging involves significant capital expenditure for machinery, tooling, facilities and personnel.
تولید توسط آهنگری شامل هزینههای قابل توجه سرمایه برای ماشین آلات، ابزار، امکانات و پرسنل است.

When she died in 1495, the list of funeral expenditures suggests that she was his mother.
زمانی که او در ۱۴۹۵ فوت کرد، لیست هزینههای مراسم تشییع جنازه نشان میدهد که این زن مادر او بود.

began to say that it would probably be agreeable to the marshal of the province to give an account of his expenditures of the public moneys
و گفت بدون شک مارشال از دادن گزارش راجع به هزینهها و مصارف پولهای مردم خوش وقت خواهد شد

Thus, the government must implement initiatives to maximize the growth impact of fiscal expenditure.
روی این ملحوظ، حکومت باید ابتکاراتی را روی دست گیرد که هدف آن بلند بردن تاثیر مصارف مالی بر رشد اقتصادی باشد.

a series of expenditures which are the unforeseen.
این، مصارف پیشبینی نشده است.

“No other century on record equals the 20th in uncivilized civil violence, in the number of conflicts waged, the hordes of refugees created, the millions of people killed in wars, and the vast expenditures for ‘defense,’” states World Military and Social Expenditures 1996.
«قرن بیستم از لحاظ خشونت و بیتمدنی، شمار تعارضات شدید، گروههای پناهندگان، کشتن میلیونها انسان در جنگ، و هزینههای سنگین به اصطلاح دفاعی، نسبت به قرون گذشته گوی را از میدان ربوده است»؛ نقدی از کتاب هزینههای نظامی و اجتماعی جهان در سال ۱۹۹۶ (انگل.).

Of these only 9,900 unions filed income and expenditure reports and claimed to represent 7.4 million workers.
از این تعداد فقط ۹۹۰۰ اتحادیه با ۷٫۴ میلیون نفر عضو صورت دخل و خرج خود را به دولت گزارش میدادند.

Linear programming arose as a mathematical model developed during World War II to plan expenditures and returns in order to reduce costs to the army and increase losses to the enemy.
برنامهریزی خطی به عنوان یک مدل ریاضی در زمان جنگ جهانی دوم شکل گرفت تا خرجها و بازگشتهای مالی را طوری سامان بخشد که به کاهش هزینههای ارتش و افزایش خسارات دشمن بینجامد.

It's long, fixed pectoral fins enable it to soar through the water, with the least expenditure of energy.
باله هاي بلند و ثابت سينه ي او هستند که او را قادر مي سازد با صرف کمترين انرژي در آب بالا رود

Even with the necessary adjustments, the national-account estimates and household-expenditure surveys usually diverge.
حتی با سازگاری و تطبیق لازم، تخمینها گزارش ملی و مخارج خانوار معمولاً واگراییهایی (اختلافاتی) باقی خواهد ماند.

Cloud computing customers do not own the physical infrastructure, instead avoiding capital expenditure by renting usage from a third-party provider.
عموماً مصرفکنندههای رایانش ابری مالک زیر ساخت فیزیکی ابر نیستند، بلکه برای اجتناب از هزینه سرمایهای آن را از عرضهکنندگان شخص ثالث اجاره میکنند.

On an annual basis, Morrisons pay service costs and a contribution to research and development expenditure.
موریسونس هزینههای خدمات و کمک به توسعه و تحقیق را، سالیانه پرداخت میکند.

Philip went to various places with a clerk named Thompson and spent the day monotonously calling out items of expenditure, which the other checked
فیلیپ همراه کارمندی به نام تامپسون به جاهای مختلف میرفت و روز را به طور یکنواخت با خواندن ارقام هزینهها سپری میکرد، و آن دیگری آنها را مطابقت مینمود

The first randomized evaluation of microcredit, conducted by Esther Duflo and others, showed mixed results: there was no effect on household expenditure, gender equity, education or health, but the number of new businesses increased by one third compared to a control group.
اولین ارزیابی تصادفی از اعتباردهی خرد، توسط استر دوفلو و دیگر پژوهشگران، نتایج مختلفی را نشان داد که شامل عدم تأثیر بر: مخارج خانوار، برابری جنسیتی، آموزش یا سلامت بود؛ اما تعداد کسب و کارهای جدید در مقایسه با روش سنتی پرداخت به گروههای کنترل شده به نسبت یک به سه افزایش یافته بود.

Madame Jeannin was mending stockings and talking to the old nurse, who was standing by her side and giving an account of her day's expenditure, and seizing the opportunity for a little gossip:
خانم ژانن جوراب وصله میزد و با کلفت پیر، که در کنار او ایستاده حساب روز را پس میداد و از این فرصت برای پر گوئی استفاده میکرد، سرگرم صحبت بود.

For example, individual spending on higher education can be said to be "taxed" at a high rate, compared to other forms of personal expenditure which are formally recognized as investments.
مثلاً، میتوان گفت از هزینه کرد فردی بر آموزش عالی نسبت به دیگر گونههای هزینه شخصی که رسماً به عنوان سرمایهگذاری شناخته میشوند با نرخ بالاتری مالیات گرفته میشود.

In all cases in which work is produced by the agency of heat, a quantity of heat is consumed which is proportional to the work done; and conversely, by the expenditure of an equal quantity of work an equal quantity of heat is produced.
در تمام مواردی کاری با آژانس به واسطه حرارت تولید شده، یک مقدار از گرما مصرف شده که متناسب با کار انجام شده؛ و برعکس، با مصرف یک مقدار برابر از کار مقدار مساوی از حرارت تولید میشود.

Unending Nature of Economic Activities - It signifies that production, income and expenditure are of unending nature, therefore, economic activities in an economy can never come to a halt.
ماهیت بی پایان فعالیتهای اقتصادی - این چرخه نشان میدهد که تولید، درآمد و هزینه ماهیت بی پایانی دارند؛ بنابراین فعالیتهای اقتصادی در یک اقتصاد متوقف نخواهند شد و درآمد ملی نیز متعاقباً ملزم به تغییر خواهد بود.