notch oor Persies

notch

werkwoord, naamwoord

A V-shaped cut.

Vertalings in die woordeboek Engels - Persies

شکاف

naamwoord

Salem, with his notched ear and running eye.
سِیلم، با گوش شکاف دارش و چشم در حرکتش.

بریدگی

He'd carve notches on our stick with his knife, one notch for each loaf of _naan_ he'd pull for us from the tandoor's roaring flames.
نانوا با کارد یک بریدگی رویش میگذاشت، هر بریدگی برای یک نان که از تنورش با شعلههای غران در میآورد.

دندانه

naamwoord

پله · زینه · گردنه · (به ویژه میان دو کوه) تنگراه · (خیاطی) چرت · (در سطح چیزی) بریدگی ایجاد کردن · (عامیانه) درجه · به ثبت رساندن · دندانه (به ویژه روی چوب خط) · دندانه دار کردن · شکاف ایجاد کردن · شکافدار کردن · نایل شدن · کسب کردن

Soortgelyke frases

notched
(خیاطی - یقه) چرت دار · دارای بریدگی · دندانه دار · دندانه دندانه · شکافدار

top-notch
(امریکا - عامیانه) درجه یک · عالی

vertebral notch
مهره

notch babies
1917 - 1921 یاهلاس نیب دلوتم یاهعفنيذ)هدش هبساحم هایتشا اهلاس نیا نیب دلوتم صاخشا یایازم(

voorbeelde

At length the ball dropped off into one of the notches.
گلوله در یکی حفرهها افتاد

She'll run a top-notch operation.
کارها رو به بهترين شکل انجام ميده.

Take it down a notch.
آروم باش.

It's the one good notch we have on our belt since we moved into the White House.
این تنها کار مثبت ـمون از زمان حضور توی کاخ سفیدـه.

Dial it down a notch.
یذره آروم شو

Darling, we need to bring this down a notch.
عزیزم باید این اخلاقتو یه درجه کم کنی

Yeah, she's t-top notch.
آره ، اون حرف نداره

Per new notch.
براي هر خراش

Geometric-Notched Left Arrow
Geometric-پیکان شکاف‌دار چپStencils

So let's step it up a notch.
پس بيا خرابش نکنيم

He joined ESPN, which already had a culture of inclusion and diversity, but he took it up a notch.
او به ESPN پیوست، درحالیکه یک فرهنگ گنجایش و تنوع داشت، اما او یک سوراخ ایجاد کرد.

i guess im gonna to have to crank this up a notch
فکر کنم من مجبورم که شکستش بدم

and for the record, i'm down a notch on my belt
و جهت اطلاع شما ، کمربندم رو يه سوراخ تنگ تر کردم

walter, dial it down a notch, all right?
يه کم صدات رو بيار پايين

The presence or absence of the otic notches is one of the traits used to separate the amniotes from the amphibian grade tetrapods.
وجود یا فقدان روزنه گوشی یکی از مشخصههایی است که برای جدا کردن درونشامهداران amniotes از چهاراندامان tetrapods دوزیست استفاده میشود.

Cut a notch in this staff for every pale face you see.
به ازاي هر رنگ پريده اي كه ميبيني يه سوراخ تو اين بكن

Elliptic filter or Cauer filter – add a notch (or "zero") just outside the passband, to give a much greater slope in this region than the combination of order and damping ratio without the notch.
فیلتر بیضوی یا Cauer فیلتر – یک ناچ (یا "صفر") درست بیرون باند گذر اضافه میکند تا در این ناحیه نسبت به ترکیب مرتبه و ضریب میرایی بدون ناچ، شیب بیشتری بدهد.

Those are the little notches when she was growing taller.
اینم علامتاش که.واسه قدش می ذاشتیم

She just wants to kick it up a notch.
" شيلا " فقط ميخواد يکم هيجانش رو بيشتر کنه.

Just take the dramatics down a notch, okay?
فقط ، اینقدر کار هنریمون رو دست کم نگیر ، باشه ؟

10 per notch.
ده تا براي هر خراش ؟

The landed property of Hartfield certainly was inconsiderable, being but a sort of notch in the Donwell Abbey estate, to which all the rest of Highbury belonged;
ملک و املاک هارت فیلد البته مالی نبود، فقط بخشی از اراضی دانول ابی را تشکیل میداد که بقیهی هایبری هم جزو آن بود.

It is a notched stick of a peculiar form, some two feet in length, which is perpendicularly inserted into the starboard gunwale near the bow
دو شاخه چوب گره داری است به شکل خاص وب ه طول دو قدم و آن را عمودی در لبه سمت راست قایق نزدیک دماغه قایق فرو کردهاند

We lower the pole a notch each time you do.
و هرکسي که رد ميشه يه پله پايين تر مياره

he thought that the Cardinal Spada anxious not to be watched had entered the creek concealed his little barque followed the line marked by the notches in the rock and at the end of it had buried his treasure
دانتس چون این کشتیگاه را دید چنین تصور کرد که کاردینال اسپادا به ملاحظه اینکه کسی او را نبیند با کشتی کوچکی آمده است و داخل این لنگرگاه کوچک شده و کشتی را در آنجا مخفی نموده و خود این علامات را ابتدا از لب دریا گرفته و به سنگها نهاده و در منتهی الیه علامات گنجینه را مخفی ساخته