outstanding stock
سهام در دست داد و ستد، سهام منتشر شده و به فروش رفته
stock oor Persies
stock
en
(operations) A store of goods ready for sale; inventory.
Vertalings in die woordeboek Engels - Persies
موجود
Meggie insisted she was happy with a stock horse
مگی مصر بود که با اسب موجود بسازد،
تنه
in blue stockings and a green jacket, who was moaning piteously.
جوراب آبی و نیم تنه سبز پوشیده بود و رقتانگیز ناله میکرد از تخته شلاق باز میکرد.
موجودی
For plant establishment with seedlings or nursery stock
برای جاسازی گیاه با گیاهچه یا موجودی خزانه
En 107 vertalings meer. Besonderhede is ter wille van die beknoptheid verborge
ذخیره · سهم · قنداق · ذخیره کردن · ارزش · جنس · عادی · احشام · نسل · خاندان · اولاد · تبار · معمولی · بدنه · نوع · انباشتن · پارهژرفسنگ · گوشتابه · تخمه · اعقاب · اندوختن · آبگوشت · پاگیر · چارچوب · نیا · مبتذل · ابله · جسم · اهمیت · (ابزار و اسلحه و غیره) دسته · (تداعی منفی) متداول · (تفنگ و غیره) قنداق دار کردن 3 · (جمع - آلت شکنجه - سابقا) کند · (دام) تخمی · (در شرکت ها و غیره) سهم (سهام) · (سابقا) کراوات پهن 0 · (شبدر یا چمن و غیره) کاشتن 6 · (عامیانه) مالکیت بخشی از چیزی · (قدیمی) تنه ی بی شاخ و برگ درخت (stump هم می گویند) · (قدیمی) چوب خط · (مزرعه یا انبار یا فروشگاه و غیره) دارای موجودی کردن · (معمولا با: up) فراهم کردن · (مهجور) رجوع شود به stocking 2 · (کاغذ) نوع 2 · (کشتی سازی) چارچوب موقت 9 · (گیاه تازه) ریشه دواندن 7 · (گیاه شناسی) انواع گیاهان تیره ی چلیپاییان یا Cruciferae (به ویژه evevning stock یا Mathiola bicornis و Virginia stock یا Malcomia maritima) · (گیاه یا جانور) سویه 3 · (گیاه یا جانور) نوع اولیه · آدم احمق · اصل و نسب · اعتبار 5 · انبار کردن · انباشته کردن · بدهی ثبت شده در قبض رسید یا چوب خط 6 · برگه ی سهم (نام کامل : certificate stock) 7 · بن چوب · تنه ی درخت · تنه ی درخت مرده · ته تفنگ · تهیه کردن · جوانه زدن · حیوانات و ابزار کشاورزی مزرعه · خانواده 2 · خانواده ی زبان · دانگ 8 · در انبار · در معرض فروش (یا دسترس و غیره) · دسته دار کردن · دسته زدن به · رجوع شود به diestock 7 · رجوع شود به inventory 5 · رجوع شود به livestock 4 · رجوع شود به stock car 1 · رجوع شود به stock company 9 · زبان های هم خانواده 5 · زمین ساقه (rhizome و rootstock هم می گویند) · ساقه ی زیرزمینی · ساقه ی گیاه که به آن پیوند زده اند یا از آن پیوند گرفته اند · سبز شدن · سر خاندان · سر دودمان · سر سلسله 0 · سهام سرمایه · عرضه کردن 8 · قطعه ی چوب · قنداق تفنگ 6 · ماده ی خام 0 · مرده · موجودی انبار (یا مغازه) 3 · نژاد 4 · هر روزی 9 · هر چیز فاقد جان یا احساس یا تحرک · همیشگی 0 · وابسته به دامداری · وابسته به شرکت سهامی 2 · وابسته به موجودی انبار (یا فروشگاه و غیره) 3 · وابسته به یا فروشنده ی سهام 1 · ویژه ی تخم گیری 4 · پا قفل 8 · پدر جد · پر کردن 4 · پیش گونه 1 · چوب تفنگ · کنده · گل شب بو · گوشاب 1
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Stock
Vertalings in die woordeboek Engels - Persies
انبار
They may not therefore legally hold any stocks of weapons at all.
بدین ترتیب ممکن است آنان اصلا انبار اسلحه قانونی نداشته باشند.
موجودی
In the meantime, let's stock up on supplies.
فعلا ، بیایم موجودی مون رو پر کنیم.
سهم- – انباره- موجودی انبار
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Prenteboek
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
but when the president, chairman and owner of #% of the stock
ای روح از اینجا خارج شو و دیگر برنگردTEP TEP
Brad smiled nervously and said, Hail Mary, fulla grace, help me win this stock car race.
اگه برات مهمه ، من الان يه هفته اس که ترک کردمMIZAN MIZAN
to think you set so much stock by that
که مطمئن شيم بيشترين توجه را کرديدTEP TEP
Once I have dealt with the sun, this case will shrink, and turn you into a small cube of duck stock.
سوال خوبيه. خيلي سال ميگذره ، يادم نميادOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
When world stock markets fluctuated wildly in October 1997, a newsmagazine spoke about “a raging and sometimes irrational lack of confidence” and about “the no-confidence contagion.”
امروزت خراب شد ، هاjw2019 jw2019
White showed that using neural networks with 500 days of IBM stock was unsuccessful in terms of short term forecasts.
وقتي به من زنگ زدي من فکر کردم که تصميمت را گرفتيWikiMatrix WikiMatrix
He owns most of the stock that's traded.
بالاخره راه اصلي زندگيت رو پيدا کرديOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
for in Lycurgus was located the wholesale house from which he secured a portion of his stock.
سرباز کهنه کارMIZAN MIZAN
He kept back only a few things from the common stock:
دليل ما نشان خواهد داد كه كارلو ماسكراپون ؛MIZAN MIZAN
The crash was followed by the Great Depression, the worst economic crisis of modern times, which plagued the stock market and Wall Street throughout the 1930s.
امروز عصر ، خواهر عموتون را وقتی که به یه دودکش در جنوب شفیلد گیر کرده بود پیدا کردیمWikiMatrix WikiMatrix
Every evening with sinking hearts they took stock of the widening hole in their purse.
خواهش ميكنم ، به حرف هاي دكتر ورنر گوش كنينMIZAN MIZAN
'that I dared not risk the rolling stock in the interior, as there had been attempts to wreck trains all along the line several times.
آیا تو میتونی نوشیدنی ای مثل نوشیدنی مینگ درست کنی؟MIZAN MIZAN
and Macalister, with his grave smile, told him what fortunes he could have made if he had bought certain stock at certain times.
خوبه ، به نظر قشنگ مياد ، وليMIZAN MIZAN
his legs in their short woollen stockings trembled at the knees.
دوتا آدم جديد تو ليست مانينگ داريمMIZAN MIZAN
It's not for me. I'm fully stocked.
چی؟ پس ما باید باز هم به حرف گیوم یونگ گوش بدیم؟OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
According to the statute of bank, the National Bank of Iran was recognized as joint-stock company with legal personality; it was considered to be subject to commercial laws.
کافيه ، کارولاينWikiMatrix WikiMatrix
In 2009, Bandai Namco Holdings gained a controlling share of D3 and currently owns 95% of its stock.
شد يک کيلو و # گرم. ميشه # ليره واسه اون چند گرم اش هم بايد پول بدمWikiMatrix WikiMatrix
why, cause the stocks dip # points we knew this was gonna happen
چقدر دوست داشتنيTEP TEP
unless the purchase is less than 10 per cent of the company's stock
لانس ، اين ديگه چه کوفتيه لانسMIZAN MIZAN
clad in his wadded purple garment of silk, which was very warm, wearing purple stockings inside his coarse shoes
تو باید فردی خردمند باشیMIZAN MIZAN
On the group's website, it is possible not only to find out what information third parties are using, but also to stock up on defensive technology in the fight for digital rights.
نه ، نه ، فکر نميکنمgv2019 gv2019
'The Ferry is east from Woodhall; but the hard road curves away to the left you can see a bend of it away north over there It goes round the north end of the Marish so as to strike the causeway from the Bridge above Stock.
به اين اميد که هر نمايش آخرين نمايشم باشهMIZAN MIZAN
patrolling with his forefinger round the inside of his stock, then along his whiskers and the curves of his hair.
بروس ، دستگاه کار نميکنه کار نميکنهMIZAN MIZAN
that there is something soothing in the knitting of stockings.
استفاده به عنوان تقویم & پیش‌فرضMIZAN MIZAN
that pairof stockings for five francs.
چه فكري مي‌كرديMIZAN MIZAN
201 sinne gevind in 8 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.