(پزشکی) کوکایین زدگی (حالت بیمار گونه در اثر اعتیاد به کوکایین)
cocainism
(از نظر روانی یا جسمی) بیمار گونه oor Engels
(از نظر روانی یا جسمی) بیمار گونه
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
unfit
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
اگر کسی تکتک اجزاء صورتش را مطالعه میکرد، میدید که صرفنظر از رنگ بیمار گونه اش، زیباست
He told me he works directly for General MattisMIZAN MIZAN
زودرنجمیگشتند، زودرنجی بیمار گونه.
You running the Stargate programmeMIZAN MIZAN
اولنی به مارتین خیره شد و با بیانی بیمار گونه گفت،
None of these sections should be seen as comprehensive.[9] Instead, they serve to provide an informed picture of the situation in each nation, with the content of each limited by the availability of reliable information.MIZAN MIZAN
خیلی بیمار گونه و فریبکارانه ست
However all rescue boats shall be capable of being launched, where necessary utilizing painters, with the ship making headway at speeds up to five knots in calm waterOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
کلک به طور ناگهانی و با حالتی بیمار گونه چرخید.
Concentrate on itMIZAN MIZAN
اون ملاقات هاي بيمار گونه ات که مثل بچه ها برات قصه مي خوندم
Well, you know perfectly well nothing rhymes with orangeOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
البته، یک گرگ راه راه نحیف با قیافهای بیمار گونه وجود داشت که همیشه در پشت درختها میماند
Paul) There' s a huge market for fetish videos in Eastern EuropeMIZAN MIZAN
ورود جی من را از این حالت بیمار گونه بیرون آورد.
An ' ain' t been home for three daysMIZAN MIZAN
در او این اندیشهٔ بیمار گونه رسوخ یافته بود که پس از یک درجهٔ معین پیشرفت خواه نا خواه نوبت انحطاط فرا میرسد؛
The whole study group?MIZAN MIZAN
در حالی که دست خوش یک احساس بیمار گونه بودم، و فقط برای پایان دادن به این احساس، پنج سکه فلورین دیگر روی قرمز گذاشتم
I told you I had powerMIZAN MIZAN
و سردی منجمد کننده آن بنای باز و بیسر پناه که با پای یخ زده و انگشتان را حس افتاده و سنگین در آن مینشست و اطرافش را بوی بیمار گونه مرهم گرفته بود.
Best not to believe anythingMIZAN MIZAN
اول نی به مارتین خیره شد و با بیانی بیمار گونه گفت گم ون کنم حرف بعدیت ای نه که بگی کتاب اسپنسر و هم به توصیهی روت می خونی فقط همین کار و نکردی.
You didn' t bother him, did you?MIZAN MIZAN
هر بار که اتفاق میافتاد که در خویشتن تأمل کند، باز همان تخیلات بیمار گونه، همان بیزاری از زندگی، از پاریس و از تخمیر پلید این میلیونها مردمی که در هممیلولند و با هم میپوسند، او را فرا میگرفت.
I was standing over her, WaltMIZAN MIZAN
جلوي يه بيمار رفتار بچه گونه اي از خودمون بروز بديم
Your brother, Santino, they killed himTEP TEP
پس از عمل، بیمار میبایست از هر گونه فعالیت ورزشی یا غیر ورزشی که فشار خون را بالا میبرد، دوری کند.
While those who train today have only begun to scratch the surface, they are slowly beginning to lift the shadowWikiMatrix WikiMatrix
کریستف در این احساس تحقیر نسبت به مادر خود تا اندازهای با آنها شریک بود: نمیفهمید چه گونه میتوان بیمار بود.
You' il have the health inspectors after you, you know that, don' t youMIZAN MIZAN
ترقی پا بسته، بیمار میشود و از این گونه صرعهای رقتانگیز دارد.
However, I think this is entirely unlikelyMIZAN MIZAN
تو باید بیمار یا ناخوش باشی که این گونه تخیلات عجیب را به مغزت راه میدهی.
Another area where the effectiveness of committees could be enhanced would be in altering the concurrence process for committee reportsMIZAN MIZAN
نه، نه، خطر عمده در این گونه موارد این است که بیمار متسأصل شود و مقداری ارس نیک بخورد.
She' s #, for God' s sakesMIZAN MIZAN
در موارد سینوکوپ ساده که در آن، پیشینهٔ بیمار فاقد هر گونه علائم عصبی دیگری است، یک معاینه عصبی برای تشخیص کفایت مینماید، اما تصویر برداری عصبی تجویز نمیشود، زیرا احتمال یافتن علتی در سیستم عصبی مرکزی بسیار پایین بوده، و بعید است این روش برای بیمار مفید باشد.
I had to go and talk to some people, about what' s been happening.PHONE RlNGSWikiMatrix WikiMatrix
با تمامی اشخاصی که سخت بیمار بودند دوستی میکرد و این گونه اشخاص در آنجا فراوان بودند و به طبیعیترین شیوه به آنان کمک میرساند.
I can' t wait to watch, like, a hundred hours of Gossip GirlMIZAN MIZAN
حالتهای قرارگیری جراحی (به انگلیسی: surgical positions)، به هر گونه فعالیتی جهت قرار دادن بیمار بر روی تخت جراحی در وضعیتی خاص، گفته میشود.
No, I just mixed up the truth a little, CharlieWikiMatrix WikiMatrix
* وقتی بیمار میشویم لازم است تحت مراقبت درمانی مناسب قرار گیریم و از هر گونه مشاورت از شیطان ابلیس که «دروغگو و پدر دروغگویان» است بپرهیزیم.
He gonna catch the groundjw2019 jw2019
* اگر شما نیز دچار این گونه افسردگی شدهاید سعی کنید به آینده و به دنیای جدید خدا فکر کنید؛ زمانی خواهد آمد که هیچ کس «نخواهد گفت که بیمار هستم.»
He' s not moving!jw2019 jw2019
اگر شما، همان گونه که اظهار داشتید، مغلوب ما نبودید، دیگر پس از آنچه اخیراً به من گفتید هرگز با شما صحبت نمیکردم؛ ولی شما امتیاز مضاعف یک زندانی و یک بیمار را دارید، بنابراین من نمیتوانم از آمدن امتناع ورزم.
Maybe they insideMIZAN MIZAN
26 sinne gevind in 4 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.