(پزشکی - زیاد شدن نابهنجار بافت های شاخی پوست و یا افزایش یاخته های قرنیه ی چشم) پر شاخینگی
hyperkeratosis
(از نظرساختمان یا سازمان) نابهنجار oor Engels
(از نظرساختمان یا سازمان) نابهنجار
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
heterologous
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
نابهنجار
aberrant · abnormal · anomalistic · anomalous · atypical · curious · different · erratic · foreign · gross · heteroclite · irregular · para- · perverted · unhealthy · unnatural · wry
(معمولا D بزرگ) مکتب ادبی فرانسه در قرن نوزدهم (ویژگی : سبک نویسندگی انفرادی و تکیه برجنبه های نابهنجار و بیمارگونه)
decadent
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
با حيوانات با احتياط برخورد شه چون ممکنه نابهنجار وخطرناک باشه
European Parliament resolution on the Non-Proliferation Treaty # Review Conference- Nuclear arms in North Korea and IranOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
كه ، اگر اين رفتار نابهنجار را ادامه بدن
No, he' s gone outTEP TEP
دهان گشود تا بگوید که طرز رفتارش نابهنجار بوده است،
Lucy, it' s-- it' s okay.- uh, listenMIZAN MIZAN
و در حالیکه آن به وضوح امری نابهنجار است، بازار فروش مجدد کتانی قطعا اینطور نیست.
There have been nearly a million prisonersted2019 ted2019
به هیچ روی این مفهوم را محال و نابهنجار نمیشمرد که مرگ،
Zeynep, that' s enoughMIZAN MIZAN
این تفاوت کوچک بعدها گشتاور دوقطبی مغناطیسی نابهنجار الکترون نامیده شد.
take a breath and calm downWikiMatrix WikiMatrix
چون عمه ما رج بعد از آن شروع کرد به القای این نظریه که او از نظر روانی نابهنجار است.
Whereas it is appropriate to set out measures concerning the supervision and monitoring of all suppliers and their establishments, with the exception of those whose activity is confined to the placing on the market of propagating material and fruit plantsMIZAN MIZAN
و مراتب تشکر او را میشنید، خوشحال بود که از آن وضع نابهنجار و عکس العمل نامطبوعش در خود آسوده میشود.
Everything' s gonna be okayMIZAN MIZAN
با وجود اینکه بسیاری از رفتارها ممکن است نابهنجار در نظر گرفته شوند، ولی این شاخه از روانشناسی، عموماً با رفتار، در مفهوم بالینی آن سر و کار دارد.
Chill out, manWikiMatrix WikiMatrix
هر چه بود، در پایان هفته که از شاهزاده که به مسکو میرفت جدا میشد و مراتب تشکر او را میشنید، خوشحال بود که از آن وضع نابهنجار و عکسالعمل نامطبوعش در خود آسوده میشود.
to provide mechanisms for supporting development of European quality products and services, and for exchange and transfer of good practiceMIZAN MIZAN
10 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.