(اسب و غیره) چموش شدن
bolt
(اسب) چموش oor Engels
(اسب) چموش
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
mean
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
چموش, لجباز
You' il be all rightOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
اما حالا چموش و چلاق از آب درآمده.
That' s a sweater that I bought for Janet for her birthdayMIZAN MIZAN
پدر زمزمه کرد درس مثل یه مادیون چموش
In essence, this means that everything has become much more interactive.MIZAN MIZAN
چون اسبی رمیده و چموش یکوری رفت،
And you always knew that was going to play outOne way or anotherMIZAN MIZAN
آه کشید و گفت: یک قاطر چموش طلایی است.
You' il fucking handle what?MIZAN MIZAN
درست مانند بچه الاغها دارند چموش بازی در میآورند.
You were sitting at a table with two boysMIZAN MIZAN
اون قاتل سریالی یخورده چموشِ نه ؟
During # the UK Annual Report was published, this covers licensing decisions made during # and details of policy developments over the last yearOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
نه تنها اسبی چموش بلکه گونهای بیماری به ارمغان آورده بود
Unfortunately, people outside this place do not take us very seriously any moreMIZAN MIZAN
ولی خر آنقدر وحشی و چموش شده بود
hey, so you raised all the money you neededMIZAN MIZAN
حالا فهمیدی که هانری چه ولد چموش حرامزادهای بود؟
FEATURE FILMS The CTCPF proudly participates in the financing of a number of feature films which showcase Canadian talent and artistry in their mission to enlighten and entertain a national and increasingly international audience.MIZAN MIZAN
مکفرسن باز آن مادیان پیر چموش را داد دست تو؟
Would one of you please call janitorial and have them clean my denali?MIZAN MIZAN
ممکن است اسبهاتان چموش باشند.
Not today.No!MIZAN MIZAN
لجوج و چموش در گوشهای نشسته بود.
Do you know who was #th on the list?MIZAN MIZAN
سوار بر یک اسب گلهی ابلق، جانوری چموش، راه افتاده بود که از اسبهای دیگر میرمید.
He' s swaIlowed part of his tongueMIZAN MIZAN
مگر میشد همهی ما سر جایمان بنشینیم در حالی که هواپیما مثل اسبی چموش رم کرده بود؟
Look, I' d...I' d forget trying to get to her off dutyMIZAN MIZAN
گفت: پدرت حق دارد که میگوید تو درست به قاطر چموش میمانی.
That was so strongMIZAN MIZAN
اسبم چموش از آب درآمد
Are you one of those in need of a house?MIZAN MIZAN
در این موقع سرهنگ آئورلیانو بوئندیا سوار بر یک قاطر چموش و گلآلود به آنجا رسید.
A systematic review has also been performed involving more than # cancer patients participating in # clinical trialsMIZAN MIZAN
اين چرخه چموش تمامي نداره
stop saying you cant jump davidTEP TEP
حالت چهرهاش از دهان کوچک و فشردهاش، چشمهای براق و خشمگینش به مال بچههای شیطان و چموش شبیه بود.
Oh right, BBC... ITVMIZAN MIZAN
اشتباه میکرد، چون که طولی نکشید که یکی از همان موجهای ولد چموش آمد و مرا شست و برد.
The debate closedMIZAN MIZAN
من نمی گم که اینکه با ماسات بره، اگه خوب تو نخش بری نیست، اما پیش اون ولد چموش بره است.
Until # July #: Ministero del Commercio con lMIZAN MIZAN
همواره تمایل داشت باور کند با خرید یک اسب، که همیشه چموش از کار در میآمد، پول خوبی به دست خواهد آوردــ
Suddenly the maid entersMIZAN MIZAN
در نتیجه همانطور که پدرش در زمینهای حاصلخیز برادر زن، مشغول اخته کردن گاوهای نر جوان و رام کردن قاطرهای چموش بود،
Perhaps we need to rethink our investigation from the very beginningMIZAN MIZAN
گاریچیها با بازوان لخت، افسار اسبهای چموش را که به زمین سم میکوبیدند و به طرف مادیانها شیهه می کشیدند در دست داشتند.
The facilitator shall chair the meetings of the college, coordinate the actions of the college and ensure efficient exchange of information among members of the collegeMIZAN MIZAN
29 sinne gevind in 3 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.