(اسب و غیره) چموش شدن
bolt
(جانور) چموش oor Engels
(جانور) چموش
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
rebellious
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
چموش, لجباز
estimated lean meat content (in percentageOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
اما حالا چموش و چلاق از آب درآمده.
You watched?MIZAN MIZAN
پدر زمزمه کرد درس مثل یه مادیون چموش
Pumpkin seedsMIZAN MIZAN
چون اسبی رمیده و چموش یکوری رفت،
Tiny BC and put soul into what he didMIZAN MIZAN
آه کشید و گفت: یک قاطر چموش طلایی است.
Saunders, go ahead and get another shotMIZAN MIZAN
درست مانند بچه الاغها دارند چموش بازی در میآورند.
Maybe an astrological sign?MIZAN MIZAN
اون قاتل سریالی یخورده چموشِ نه ؟
there he is behind you your left. turn aroundOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
نه تنها اسبی چموش بلکه گونهای بیماری به ارمغان آورده بود
He looked twice at such a shabby fare, but I jumped in before he had time to object, showed him a handful of sovereigns and promised him one if he would get me to the Church of St. Monica within # minutesMIZAN MIZAN
ولی خر آنقدر وحشی و چموش شده بود
a cost-benefit analysis, including the direct and indirect effects on employment to be quantified where they lend themselves to be quantifiedMIZAN MIZAN
حالا فهمیدی که هانری چه ولد چموش حرامزادهای بود؟
It' s my ball and I want itMIZAN MIZAN
مکفرسن باز آن مادیان پیر چموش را داد دست تو؟
You' ve been like a father to meMIZAN MIZAN
ممکن است اسبهاتان چموش باشند.
Hypromellose and talc Colloidal anhydrous silica Isopropyl myristate LactoseMIZAN MIZAN
لجوج و چموش در گوشهای نشسته بود.
I hope it was a new oneMIZAN MIZAN
سوار بر یک اسب گلهی ابلق، جانوری چموش، راه افتاده بود که از اسبهای دیگر میرمید.
She died, so I count that as a winMIZAN MIZAN
مگر میشد همهی ما سر جایمان بنشینیم در حالی که هواپیما مثل اسبی چموش رم کرده بود؟
When, at the age of #, I knew they had locked us inMIZAN MIZAN
گفت: پدرت حق دارد که میگوید تو درست به قاطر چموش میمانی.
That is not what he does!MIZAN MIZAN
اسبم چموش از آب درآمد
You missed him. man. and the tiff he got intoMIZAN MIZAN
در این موقع سرهنگ آئورلیانو بوئندیا سوار بر یک قاطر چموش و گلآلود به آنجا رسید.
That coyote ain' t helping ' em none.Whoa, cattleMIZAN MIZAN
اين چرخه چموش تمامي نداره
Hurtsi:) Sparine makes you quite spaced outTEP TEP
حالت چهرهاش از دهان کوچک و فشردهاش، چشمهای براق و خشمگینش به مال بچههای شیطان و چموش شبیه بود.
It' s a city?The last human cityMIZAN MIZAN
اشتباه میکرد، چون که طولی نکشید که یکی از همان موجهای ولد چموش آمد و مرا شست و برد.
But it' s not gonna be a week.I mean, I' m practically... I feel fine nowMIZAN MIZAN
من نمی گم که اینکه با ماسات بره، اگه خوب تو نخش بری نیست، اما پیش اون ولد چموش بره است.
A total of # people were arrestedMIZAN MIZAN
همواره تمایل داشت باور کند با خرید یک اسب، که همیشه چموش از کار در میآمد، پول خوبی به دست خواهد آوردــ
Here comes Beer BarrelMIZAN MIZAN
در نتیجه همانطور که پدرش در زمینهای حاصلخیز برادر زن، مشغول اخته کردن گاوهای نر جوان و رام کردن قاطرهای چموش بود،
I' m leaving tonightMIZAN MIZAN
گاریچیها با بازوان لخت، افسار اسبهای چموش را که به زمین سم میکوبیدند و به طرف مادیانها شیهه می کشیدند در دست داشتند.
In #, when the charter came in, we saw all kinds of new things added to the charter of rights and freedoms which a lot of Canadians would probably disagree withMIZAN MIZAN
29 sinne gevind in 4 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.