(با دود یا گاز و غیره) راندن oor Engels
(با دود یا گاز و غیره) راندن
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
smoke
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
که پارویی برای راندن کشتی میزدند هیچ صدا نمیکرد.
I went straight to David' s roomMIZAN MIZAN
با این هدف که مردم را به قیام و بیرون راندن ارتش اتریش از کشور برانگیزد.
In addition, the provinces appear to agree with Ottawa that Canadians should have access to proper information and to reports on the way the government's social policy is being administeredMIZAN MIZAN
اما او بر این انگار در روند بیرون راندن او از ذهنش بود.
Why, I took a dance lesson every day of my life... up until a couple of days agoMIZAN MIZAN
پس از بیرون راندن انگلیسیها از اسکاتلند، والاس به فکر تشکیل دولت افتاد.
I fucked the dead girlWikiMatrix WikiMatrix
پس از مخلوط شدن از فشار برای راندن مخلوط به داخل قالب تعیین شدهاستفاده میشود.
I took confirmation classes.Wait, Mom and Dad took you to church?WikiMatrix WikiMatrix
حلقهای است از برای حکم راندن، حلفه ای است برای یافتم،
A Nazi artistMIZAN MIZAN
بیرون راندن مردی که زن و بچههایش با او باشند، را دور از مردانگی میدانست.
However, at stages following dispatch, the products may show in relation to the provisions of the standardMIZAN MIZAN
من هم طرحی از تامبورلین در حال راندن ارابه شاهان مغلوب را میکشم.
I am willing to let this flame engulf meMIZAN MIZAN
ولی عمهام با خونسردی به راندن درشکه ادامه میداد،
Disinfection of the implantation site should be undertaken prior to implantation to avoid introduction of infectionMIZAN MIZAN
اما بعد از اینکه عمو پیتر از راندن درشکه سرباز زد توقفش در آتلانتا طولانی و طولانیتر میشد.
You' re fired!MIZAN MIZAN
پس از مسافتهای دراز در جادهها ملال انگیز اسب راندن به تعدادی کلبهها محقر غرق در نور رسیدند
Vacating his seat on Foreign RelationsMIZAN MIZAN
راندن کشتي به سمت جهت وزش باد ناوگان خودمون را خواهد سوزاند
It' s such a nice eveningTEP TEP
تنها راه بیرون راندن آنها پیدا کردن گنجینهییست که در جایی در این خانه دفن شده است.
Then I jerked him off even though he was dead...... to make it look like there was come everywhere...... to make it look like it was herMIZAN MIZAN
"های-وایر" اولین سیستم سلول سوختی هست که قابل راندن میباشد، و ما باسیستم سیکول (Sequel) ادامه دادیم.
Girl, don' t put no hex on me!ted2019 ted2019
بیرون راندن شیاطین هم اتفاق بیفته
You didn' t want to escapeMIZAN MIZAN
در این ضمن، تصمیم شهروندان با نفوذ می دل مارچ برای بیرون راندن او از شهر راسختر میشد.
Well, then, I say, by the power vested in me, these boys is hereby pardoned!MIZAN MIZAN
جور دن اضافه کرد: آها، راستی اون صحبتی رو که یک روز درباره ماشین راندن کردیم یادت میاد؟
Now you rememberMIZAN MIZAN
بد راندن چیزی است که با خود میکشانندش؛
Hi, honey.You got a second?MIZAN MIZAN
.و اين هم " چارلز مانتس " در حال راندن بالن خودش
Well, that' s always funOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
راندن كافيه ، طعمش ديوانه كننده ست
Passionate woman in love with this manTEP TEP
بیرون راندن دیوها و فرستادن آنها به گلهٔ خوک
Now why don' t you all get started on the satellite?jw2019 jw2019
اما برخی از اتاقها برای نگه داشتن هوای مطبوع و بیرون راندن حشرات پنجره های بلند دارند.
Don' t talk to me about it!ted2019 ted2019
در این سرزمین وسیله نقلیه فراوان است اما کسی مایل به راندن آن نیست.
normal availability of equipment, i.e. allowance should be made for periodic closures, for paid holidays, for routine maintenance and, where applicable, for the seasonal availability of electricityWikiMatrix WikiMatrix
دو پارو برای راندن قایق در درونش دیده میشدند.
Her mother diedMIZAN MIZAN
همه وسایل نقلیه ثبت شده در خارج از چین، باید برای راندن در چین پلاک چینی داشته باشند.
To me, he looks like a very lonely munchkinWikiMatrix WikiMatrix
232 sinne gevind in 5 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.