(دو یا چند واژه که هم املا و هم صدا هستند ولی معانی آنها متفاوت است مانند: شیر خوراکی و شیر درنده) دگرچم
heteronym
(خوردن انواع خوراک ها یا قابلیت زنده ماندن از راه تغذیه ی خوراک های مختلف)چند خوراکی oor Engels
(خوردن انواع خوراک ها یا قابلیت زنده ماندن از راه تغذیه ی خوراک های مختلف)چند خوراکی
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
polyphagia
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
چندین گونههای مشابه دیگر بومی در اروپا، آسیا و شمال آمریکا، نیز با میوههای خوراکی، هر چند معمول با عطر و طعم انتهایی میباشند.
Hey, come on, I wanna see thisWikiMatrix WikiMatrix
کسي خوراکي اضافي نمي خواد چند تا سوداي بدون گاز ؟
Which reminds me, Facial, Wednesday EveningOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
تا چند روزی چیزی از ما قبول نمیکردند، حتی نه یک نوشیدنی یا خوراکی.
Makes senseted2019 ted2019
به نظر نمیآید که با این پیراهن چند ساعت را در پاتوق گذرانده باشد، وگرنه بوی سیگار و خوراکی میگرفت.
Subsequently, the financial situation improved, especially during # (profit of # %MIZAN MIZAN
او از هفت قرص نان و چند ماهی کوچک به طور معجزهآسایی برای هزاران مرد، زن، و بچه، خوراکی فراهم کرد.
No. of cylindersjw2019 jw2019
ما پول جمع کردیم، چند تا تخته سیاه گرفتیم، بالای اونها نوشتیم «خوراکی شگفتانگیز»، ما آن را به هر فروشنده ای که فروش محلی داشت دادیم، و اونها خیلی سریع فروش طول هفتهشون را روی آن نوشتند.
So let' s see if you have any real gutsted2019 ted2019
علیرغم سابقهی تاریکی که داشت و شایعاتی که دربارهی قاچاق مواد خوراکی و قمار دربارهی او سر زبانها بود، برای چند ماه متوالی، سروان باتلر محبوبترین و رمانتیکترین شخصیت شهر به حساب میآمد.
Oh, come on.Women don' t shoot themselves in the faceMIZAN MIZAN
اما این موضوع از آنجا که فقط بیست نفر را به میهمانی دعوت بودند، چندان جارو جنجالی به پا نکرد و از میهمانان در چند وعده پذیرایی به عمل آمد که در این وعدهها، به اصطلاح هابیتها، برف خوراکی و باران نوشیدنی میبارید.
Feel the rhythm.- That' s goodMIZAN MIZAN
هر چند اگه بياي ، شايد بتوني سر راه ، يه تک پا بري رستوران هونان و يه پُرس لومين و سشوان بيف بگيري واسه ما نام خوراکي ها و رستوراني چيني
meet the character requirements for the duties involvedOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
خرید مواد خوراکی در طی هفته بعد در سرتاسر ناحیه تقریباً به صفر کاهش یافت؛ اما از آنجا که تدارکات بیل بو موجودی بسیاری از فروشگاهها، سردابههای شراب و انبارها را در شعاع چند مایلی تحلیل برده بود، این موضوع زیاد اهمیت نداشت.
Okay, let' s say I give you what you wantMIZAN MIZAN
10 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.