(رود و آبراه و غیره) قابل کشتیرانی oor Engels

(رود و آبراه و غیره) قابل کشتیرانی

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

navigable

adjektief
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

Soortgelyke frases

قابل کشتیرانی
nav · open · sailable
(کانال و رودخانه ی قابل کشتیرانی) سد متحرک
lock
(رود یا آبگذر قابل کشتیرانی به ویژه وسط آن) آبراه
fairway

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
برنامههای جاری نیز برای آلودگی زدایی از رودخانه و قابل کشتیرانی کردن آن وجود دارند.
But I do know that it doesn' t open into normal space or hyperspaceWikiMatrix WikiMatrix
این رود از اوایل دسامبر تا اوایل آوریل یخ بسته و از نووهورود-سیورسکیی تا مصب به طول ۵۳۵ کیلومتر قابل کشتیرانی است.
This study serves to identify substrates of central sensitization.WikiMatrix WikiMatrix
سرزمین اصلی روسیه بزرگ بود و رودخانههای قابل کشتیرانی فراوان آن چشمانداز خوبی برای داد و ستد و البته گاهگاهی چپاول، ارائه میداد.
Keep the rhythm goingWikiMatrix WikiMatrix
در سده دهم که اوج گسترش وایکینگ محسوب میشود ناوگانهایی بزرگ از طریق گذر از رودهای قابل کشتیرانی مثل سن شروع به حمله به امپراتوری فرانکیهای پست کردند.
I already tripped over those tits on my way in, okay?WikiMatrix WikiMatrix
این بخش بالادست مسیر آبی مسیری مداوم نیست و در عوض متشکل از چندین کانالهای قابل کشتیرانی کانالهای درون رودخانه تعدادی از قفل ها و کانالهایی در امتداد سواحل رودخانه سنت لارنس برای دور زدن چند تنداب و سد در طول راه میباشد.
So would you please tell us when you and he...WikiMatrix WikiMatrix
5 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.