(ماده ای که برای افزایش خواص مادی دیگر به مقدار کم به آن اضافه می شود) افزودنی oor Engels

(ماده ای که برای افزایش خواص مادی دیگر به مقدار کم به آن اضافه می شود) افزودنی

Vertalings in die woordeboek Persies - Engels

additive

adjective noun
farsilookup.com

Geskatte vertalings

Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings

voorbeelde

wedstryd
woorde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
مواد افزودنی مختلف میتوانند میزان واکنش را کنترل کنند.
I guess we' re gonna have to be a Iittle more tricky about how we Iay the train tracks ahead of her, huh?WikiMatrix WikiMatrix
طلا به صورت یک افزودنی با شمارهٔ E175 میتواند به خوراکیها افزوده شود.
you okay works every timeWikiMatrix WikiMatrix
با این حال بنزوات سدیم بهعنوان افزودنی در غذای حیوانات تا مقادیر ۰٫۱٪ توسط AFCO مجاز اعلام شدهاست.
The car is all wreckedWikiMatrix WikiMatrix
محدودیتهای دیدگاهها به صورت افزودنی هستند.
Repeat after meWikiMatrix WikiMatrix
هنوز افزودنی هایی هم وجود داره که کمک میکنه اشتهای اون بیشتر بشه
We got less than a minute before this place blows!TEP TEP
و از يک غذاي افزودني استفاده کرديمو باعث يک بارداري شيميايي شديم
Products subject to excise duty * (debateTEP TEP
چون از مواد آلي تشكيل شده، من خيلي مشتاقم كه افزودني هاي شيميايي را كم كنم.
He got the phoneted2019 ted2019
تمام مواد افزودنی و ناخالصی ها ازروح انسان خارج میشه وراست راستی آدم حال میکنه.
Thing I don' t get is why a guy worth millions would join the military in the first placeMIZAN MIZAN
هیچ گونه مواد افزودنی به این مربا اضافه نشده است.
You' il be all rightTatoeba-2020.08 Tatoeba-2020.08
و از يک غذاي افزودني استفاده کرديم و باعث يک بارداري شيميايي شديم
Good grammar, there!TEP TEP
اينو بگيريد آب مقدسه با يه سري افزودني هاي ديگه
You' re home really earlyOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
اکثر فنجانهای تولید شده، به جز فنجانهای رنگی، هیچ افزودنی دیگری ندارند.
Leave having been given to revert to Notices of MotionWikiMatrix WikiMatrix
افزودنی ای ـه که از لخته شدن خون جلوگیری می کنه
You know I love you, don' t you?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
برادران بعدها پی بردند که شراب قرمز بدون هیچ گونه افزودنی، مناسبترین سمبول برای خون عیساست.
Any chance we can have a drink, Bradford?jw2019 jw2019
فلورسین همچنین به عنوان یک افزودنی رنگ (D & C زرد) شناخته شده است.
When planned rescue or restructuring aid is notified to the Commission, the Member State must specify whether the firm concerned has already received rescue or restructuring aid in the past, including any such aid granted before the date of application of these Guidelines and any unnotified aidWikiMatrix WikiMatrix
در صنعت غذا، استیک اسید تحت کد افزودنی E260 به عنوان تنظیم اسیدی و به عنوان چاشنی استفاده میشود.
I think maybe he went across the street... or somewhere else or somethin`WikiMatrix WikiMatrix
درماتیت تماسی آلرژیک، سندرم کهیر تماسی یا حساسیت به الکل یا مواد افزودنی موجود در ضدعفونی کنندههای دست حاوی الکل، به ندرت اتفاق می افتد.
Therefore, the Commission considers that the conditions for the application of Article #(d) of the EC Treaty are not metTico19 Tico19
در عین حال، تری گلیسیرید مصنوعی تری استین (گلیسیرین تری استات) یک افزودنی غذایی متداول است و در مواد آرایشی و داروهای موضعی بکار گرفته میشوند.
I' m offering something bigger... a new and better version of the truthWikiMatrix WikiMatrix
«کمیتهٔ مشترک متخصصان مواد افزودنی» در سازمان جهانی بهداشت، بر پایهٔ مطالعات درازمدت، مصرف روزانهٔ استهویول را تا حداکثر ۴ میلیگرم در هر کیلوگرم وزن بدن، پذیرفتهاست.
with regard to spinach, shall be reviewed not later than # JanuaryWikiMatrix WikiMatrix
از نظر درمانی، داروهای مدرن به ندرت دریک حالت شیمیایی خالص داده شده بنابراین بیشتر مواد تشکیل دهندهٔ فعال با مواد جانبی یا مواد افزودنی ترکیب شدهاست.
There was something about you.It was so kind and warm. Your smile lit up that lobbyWikiMatrix WikiMatrix
این مواد افزودنی را میتوان به سختی به چهار گروه مختلف تقسیم کرد: بوهای اصلی(قلب): شامل یک یا چند ماده برای مفهوم خاصی مانند «رز» میباشد.
You and I are friendsWikiMatrix WikiMatrix
آسیبها به صورت وضعیتهای فیزیکی غیرطبیعی در دیانای هستند مانند شکستن رشته دوتایی یا مجزا، بقایای ۸-اوکسو-۲-دئوکسی گوآنوزین و مواد افزودنی هیدرو کربنهای آروماتیک پلی سایکلیک.
Just someone I had a fling with before I met JoleyWikiMatrix WikiMatrix
طبق آن تحقیقات نوعی ماده افزودنی در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ توسعه و ساخته شد که منجر به ظهور صنعتی فوم بتون در پروژههای ساختمانی شد.
The provisions of paragraph # may, however, be declared inapplicable in the case ofWikiMatrix WikiMatrix
علاوه بر این، الکترود مثبت شامل سه بخش لیتیوم-اکسید فلز واسطه (مانند LiCoO2 یا LiMn2O4)، یک ماده افزودنی رسانا و یک اتصالدهنده پلیمری از جنس پلی وینیلیدین فلوراید (PVdF) است.
I am here for an educationWikiMatrix WikiMatrix
36 sinne gevind in 5 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.