دریچه کوچک
valvelet · valvula · valvule
(کالبدشناسی - به ویژه قلب)دریچه oor Engels
(کالبدشناسی - به ویژه قلب)دریچه
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
valve
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
. دستبند روباز میکنم ، بالای دریچه غذا رو بگیر
We can do thisOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
دريچه هاي کان باز ميمونه
The advantage of this criterion is that it gives an appreciation of the variation in distances owners of vehicles needing sulphur-free fuels may have to travel in order to refuel their vehicle within the national territoryOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
باز هم از دریچه فیزیک کوانتوم به آن نگاه میکنم.
Toddy, what are you up to?ted2019 ted2019
یک سنسور بر این فشار نظارت دارد به طوری که دریچه تنها به اندازه کافی باز میشود تا فشار مناسب برای رسیدن به مکانیزم برگشت چرخ وجود داشته باشد.
Another one' s sleeping with a pervert that you brought into her life, so I don' t want to get into something sillyWikiMatrix WikiMatrix
اگر دوران کودکی او در پستوی دکانی در بازار میگذشت شاید دریچه دل خود را به روی هیجانهای غنایی طبیعت که معمولا جز از طریق ترجمه آثار نویسندگان به ما نمیرسید میگشود.
You know, building bridges of the real and the symbolic varietyMIZAN MIZAN
در سیستمهای بسته ریزسیالشناسی، جریان در کانالها با فشار از طریق پمپ (پمپ سرنگ)، دریچه (دریچه محرک) یا میدان الکتریکی هدایت میشود.
Ooh, who died?WikiMatrix WikiMatrix
هدايت سونار ، هدف دريچه هاشو باز کرده
Following on from that, I think the reason my colleague said what she did was because the UK Presidency seems to view this as a security and stability issue rather than a human rights issue.OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
چیزی او را وادار کرد از دریچه روی برگرداند و دوباره متوجه اتاق شود ولی ویل سن مدتی دراز آنجا ایستاد و از پشت شیشه پنجره سرش را به طرف نیمه روشنی بیرون پایین و بالا برد.
AnnouncementsMIZAN MIZAN
به طرف دریچه راه افتاد و از نردبان پایین سرید.
Anyway, madeline appears in the bookMIZAN MIZAN
سایر یافتههای شایع، اگرچه جزء معیارهای طبقهبندی APS نیستند، شامل افت پلاکت، بیماری دریچه قلب و لیویدو رتیکولاریس (قرمزی کبودی تورمانند روی پوست) است.
Way too muchWikiMatrix WikiMatrix
که در وسط آن دریچه بزرگ مربع شکلی بود که به تنها انبار کالای کشتی میرسیدکه در وسط آن قرار داشت.
This guy is totally in chargeMIZAN MIZAN
از وقتي از دريچه خارج شديم ، هيچ ردپا يا علامتي نديدم
You know what?TEP TEP
امّا خیلی تاریک بود، زیرا پنجرهها را سه طبقه کرده بودند و تهویه فقط از یک دریچه فوقانی انجام میگرفت.
The future, a future where there are no JediMIZAN MIZAN
، و آب ما را از يک تانک به تانک ديگه ميبره. تا زماني که يک دريچه باز پيدا کنيم
Oh, I' m so sorry, NathanTEP TEP
فضای بسیار زیادی برای زندگی و آزمایشگاه فرآهم میکند، و یک سیلندر دارید که به آن متصل شده، و تمام ساختارهای پشتیبان را در خود دارد، تمام وسایل پشتیبان حیات و همچنین دریچه هوا.
This trend seems to be the result of the reopening of the investigation published in #, the conclusions of which published in # led to the amendment of the anti-dumping measures in that year, and of the significant increase of the imports from certain other third countries, which have benefited from the imposition of anti-dumping duties on Russian importsted2019 ted2019
(جامعه ۱:۴-۷، ترجمهٔ تفسیری ) از دریچهٔ چشم بشر زندگی تغییر چندانی نکرده است.
Operators shall ensure that airborne systems referred to in Article #(c) and their constituents installed on-board aircraft referred to in Article # and support the air-ground applications defined in the ICAO standards specified in points # and # of Annex IIIjw2019 jw2019
به همه ي اون روشنفکرا گفتم که حيوناي مرده رو تو دريچه ي کوره نندازنا
Don' t come in until I call youOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
در مورد اون دريچه اي که پيدا کردي برام بگو
And don' t forget the toothpasteTEP TEP
بلافاصله دریچه بالای درشکه باز شد، صدای فریادی خطاب به درشکهچی به گوش رسید
Wanna come on in?MIZAN MIZAN
جنبه مثبت قضيه رو نگاه كن: دريچه رو باز كرديم
I' d love to be one of those girls they' re letting in the flight programmeTEP TEP
دریچه ورود سگ را با فشار باز میکنم و به صداهای داخل خانه گوش میدهم.
Fabian, your buttocks!MIZAN MIZAN
(پیدایش ۱:۲۶-۲۸) اما عیسی بر روی زمین نتیجهٔ اسفبار گناه را از دریچهٔ نگاه یک انسان و با احساسات و عواطف یک انسان مینگریست.
No, I mean why are you locked up?jw2019 jw2019
در اين شيارهاي مخصوصي هست با اين اون دريچه به راحتي باز ميشه
Jesus, what happened to your sneaker?OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
آهسته و بی سرو صدا دریچه را باز کرد
I know he' d hate to see us quit, without giving it our bestMIZAN MIZAN
دلیجان به راه افتاده بود که آقای هومه از دریچه به خارج خم شد و داد زد:
I don' t care.We love each other and we don' t care what people thinkMIZAN MIZAN
201 sinne gevind in 4 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.