حرکت دادن یا کردن
move · shift
(گوسفندوار) حرکت کردن یا دادن oor Engels
(گوسفندوار) حرکت کردن یا دادن
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
herd
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
و یا حرکات دیگر را در نظر بگیر: به طور مدام حرکت دادن پاها و بدن از سویی به سویی دیگر؛ خم کردن پشت یا زانوها؛ به طور مکرّر مرطوب کردن لبها، قورت دادن آب دهان، تنفس سریع و کوتاه.
We' ve entered stood- up territoryjw2019 jw2019
اینک آهسته پیش میرفتند و هر ساعت در انتظار پاسخ مبارزه طلبی خود به سر میبردند، و آنان همه با هم حرکت میکردند، چه، گسیل کردن دی دوران یا گروههای کوچک از تنهی اصـلی سپاه به هدر دادن نیروها بود.
This' il be for my fourth birdieMIZAN MIZAN
این محیط حرکت دو بعدی لنز است، و این قابلیت فوکوس کردن لنز است، که با انحناء دادن به میکروسکوپ انجام میشود و این قابلیت در خود برگه تعبیه شده است و به ما اجازه میدهد که لنزها را در حد چند میکرون جابهجا کنیم یا فوکوس کنیم.
Pacific Daylight Time will be #: # and # secondsted2019 ted2019
3 sinne gevind in 2 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.