(آنچه که در حفره ی سینه و شکم قرار دارد) امعا و احشا
innards
احشا (فراوردههای فرعی گوشت) oor Engels
احشا (فراوردههای فرعی گوشت)
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
offal
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
فشار امعا و احشا از یک سوی و شرم و حیا از سوی دیگر سخت عرصه را بر من تنگ کرده بود.
I think it' s Captain Nemo and his men!MIZAN MIZAN
به ما فرمان میدهند که از دهانه فوقانی یا از دهانه تحتانی دوائی را وارد آن کنیم که هم امعا و احشا را زیان میبخشد و هم مهوع است.
The notified body shall assess the quality system to determine whether it satisfies the requirements of pointMIZAN MIZAN
طبق اظهارات وی رستاخیز عبارت است از گردآمدن و احیای دوبارهٔ تمامی احشا و استخوانهای انسانهایی که جان خود را در آتشسوزی، تصادف، یا در حملهٔ جانوری درنده از دست داده چه بسا به خاک مبدل شدهاند.
warriors willing to give their livesjw2019 jw2019
توهم کوتارد(به انگلیسی: Cotard Delusion) یک نوع بیماری روانی نادر است که در آن بیمار به این باور دارد که مرده است یا وجود ندارد، بدنش در حال متعفن شدن است و یا فاقد امعا و احشا و خون میباشد.
fourth estateWikiMatrix WikiMatrix
4 sinne gevind in 1 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.