(در گله ی احشام) پیشگام
bellwether
احشام oor Engels
احشام
Vertalings in die woordeboek Persies - Engels
cattle
مرگ و میر گوسفندان و احشام بینهایت بود.
The mortality among sheep and cattle was enormous.
livestock
در سال هاي اخير ، شيرهاي گرسنه به طور فزاينده اي احشام مختلف را شکار ميکردند.
In recent years, hungry lions have increasingly been killing livestock.
stock
En 3 vertalings meer. Besonderhede is ter wille van die beknoptheid verborge
cattles · nowt · farm animal
Geskatte vertalings
Vertoon algoritmies gegenereerde vertalings
Soortgelyke frases
voorbeelde
Advanced filtering
Voorbeelde moet herlaai word.
عمده آنها دامپرور هستند بنابراین در فرهنگشان ارزش زیادی برای احشام قائل هستند.
I want hourly updatesWikiMatrix WikiMatrix
کشاورزان از زمینهایشان رانده شدند، و محصولات و احشام نابود یا دزدیده شدند.
While parading around in swimsuitsted2019 ted2019
من توي يه مرکز دامداري احشام بزرگ شدم کنار " دارلينگ دونز "
This means that all major control levers remain in the act while the regulatory regime provides a more complete guide to program implementationOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
شما دوتا پشت سپاه حرکت می کنین و از احشام محافظت می کنین
This is the end!OpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
احشام و مُرغ و خروسا رو چیکار کنیم ؟
Substance overdoseOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
وضعیت دشوار ثروتمندانی که مالک خانهاند و احشام، خدمتکاران زن و لباسهای زیر فراوان و با این وجود باز مینویسند،
Tomoshiyumi / tomoshi ( literally lighting and shooting ) : hunting of deer in the mountains by making a fire in an iron basket to lure the deer in summer .MIZAN MIZAN
بعد از پنج دقیقه، از همه بازدید بدنی به عمل آمد و هر چه داشتند بهی ما برده شد. سپس آنها را در یک صف از کنار جویبارها و از میان درختان به محلی که جای نگهداری احشام بود و برای زندان اسرا مناسب مینمود، راهنمایی کردیم.
So, Im fifteen and a half. Its on a ferry crossing the Mekong River. The image lasts all the way across.MIZAN MIZAN
ما یک مدل شهری غیرانتفاعی، تکرارپذیر و مقیاس پذیر ساختیم. که بر مبنای علم کامبوست کردن احشام مرده اجساد انسانی را به خاک تبدیل می کند.
Eat a meal or snack containing carbohydrates within # minutes of the injectionted2019 ted2019
او همچنین مدتی به عنوان محافظ شخصی هوارد هیوز، کارگر مزرعه، گردآورنده احشام و آهنگر مشغول به کار بودهاست.
That' s a straw boss, damn chair warmer!WikiMatrix WikiMatrix
احشام خسروخان ۳۹ نفر جمعیت دارد.
This is mr. kirkham, one of my parishionersWikiMatrix WikiMatrix
در این اواخر تراست گوشت به منظور اینکه تعداد زیادی احشام به کشتارگاه حمل شود، حیلهای به کار برده بود. ابتدا قیمتها را بالا برد
They' re the only ones buying gunsMIZAN MIZAN
افکار و اندیشههایش همیشه بهترین مصاحب او بودند. به مناظر که نگاه میکرد، پیچ و خم جادهها، احشام، کودکان، دلش میخواست ادمـوند کنارش بود و احساسش را به او میگفت.
One eel coming up!MIZAN MIZAN
ایوب وفادار با از دست دادن احشام، خانه و ده فرزندش، دچار خسارات سختی شده بود.
I' m not gonna hurt your friend.Come on. Tell mejw2019 jw2019
احتمالاً آرام تر دفعه ي بعد ما احشام رو تشخيص ميديم
You' re getting heavy, ElsaOpenSubtitles2018.v3 OpenSubtitles2018.v3
در طی عملیات انفال، که در طی آن کردها به فرماندهی ژنرال علی حسن المجید، تار و مار و غارت شدند، این ژنرال دستور داد که واحد جاشها، احشام، گوسفندان، بزها، پول و سلاح و حتی زنان کرد را به طور قانونی به غنیمت بگیرند.
Toby.Come quickWikiMatrix WikiMatrix
مطابق قانون هند، کشتار احشام ماده (مثل گاو) تقریباً در تمامی ایالتهای این کشور، به جز کرالا، بنگال غربی و هفت ایالت خواهر، ممنوع است.
You some kind of cop?- NoWikiMatrix WikiMatrix
به مناظر که نگاه میکرد، پیچ و خم جادهها، احشام، کودکان، دلش میخواست ادمـوند کنارش بود و احساسش را به او میگفت.
the Unemployment Insurance FundMIZAN MIZAN
مردانش بدون کسب اجازه چند رأس از احشام شرکت راه آهن را سلاخی کردند و رفتند تا گوشتها را روی آتش سرخ کنند.
However, breeders, suppliers and users of non-human primates shall be inspected at least once a yearMIZAN MIZAN
کرابای سوال واردی را مطرح کرد، خب با این خشکسالی، تصمیم گرفتیم ارودگاهی برای احشام در منطقه راه بیندازیم.
I do not think Canadians wish to see those capabilities erodedted2019 ted2019
نیکلای قبل از آنکه درباره خواص شیمایی کود تحقیق کند، پیش از آنکه به حسابها یا چنانکه با تمسخر میگفت به بدهی و طلب خود رسیدگی نماید، در میزان دارایی و تعداد احشام دهقانان تحقیق کرد و با تمام وسایل ممکنه بر کمیت و کیفیت آن افزود.
I will call you with the detailsMIZAN MIZAN
جالبه که کشاورزان دهه هاست که که دارند فرآیندی به نام «کامپوست کردن احشام مرده» را انجام می دهند.
It was brilliant tonight, with the last change from theted2019 ted2019
که زیر پای احشام و اسبان به کلی لگدمال شده بود، اردو زده بودند.
Having regard to the proposal submitted by the CommissionMIZAN MIZAN
احشام لبنياتي
See that he gets it.- What is it?- It' s a telegram from BerlinTEP TEP
قیمت احشام را چنان پائین میآورد که صنعت دامپروری که موجودیت همه ایالات بدان وابسته است، درهم میریزد.
I do not know what the provisions are with respect to the head of the foundationMIZAN MIZAN
حال آن که گانیمد عمد تا برای حمل و نقل احشام در نظر گرفته شده بود
It' s what we call it when we lose a nuclear weaponMIZAN MIZAN
70 sinne gevind in 4 ms. Hulle kom uit baie bronne en word nie nagegaan nie.